ادبیات نمایشی
ادبیات نمایشی
نمایش یا درام به معنای نشان دادن، باز نمودن و مرادف اصطلاحات تماشا، تقلید و بازی است؛ در اصطلاح به هر اثری که برای اجرا در روی صحنه تئاتر توسط بازیگران نوشته شده باشد، نمایشنامه میگویند.
مهد نمایش یا درام، یونان باستان بوده است. «دراما» در یونانی به معنای کار یا عملی است که واقع میشود؛ و در اصل هنری است که روی صحنه میآید.
ادبیات نمایشی یا دراماتیک بر اساس تقسیم بندی ارسطو یکی از انواع مهم ادبیات بوده و به دو نوع کمدی و تراژدی تقسیم میشود: تراژدی، نمایشِ اعمال مهم و جدی است که در مجموع به ضدِ قهرمانِ اصلی تمام میشود و هسته داستانی((plot به فاجعه (Catastrophe) منتهی میشود؛ این فاجعه معمولاً مرگ قهرمان تراژدی است؛ مرگی که اتفاقی نیست بلکه نتیجۀ منطقی و مستقیم حوادث و مسیر داستان است. یونانیان نخستین تراژدی نویسان بودند. چند اثر مهم تراژدی دنیا عبارتند از: رمیو و ژولیت، اُتلٌو، و مکبث از شکسپیر؛ تراژدی «آندروماک» اثر «راسین».
در ادبیات ایران، نمایش به مفهوم واقعی و رسمی کمتر قدمت دارد؛ اما، با توجه به ویژگیهای تراژدی، نمایشِ سنتی «تعزیه» که قدیمیترین نمایش بومی ایران است، میتواند در چارچوب تراژدی قرار بگیرد.
نوع دوم ادب دراماتیک، «کمدی» “Comedy” است. کمدی اثری نمایشی است که با جلب توجه بیننده به خود، باعث سرگرمی می شود. هدف کمدی خنده و تفریح است؛ اما، در واقع مسایل جدی در پردۀ شوخی طرح میشود؛ از نمونه های خوب کمدی «سفر دراز روز در شب» اثرِ «یوجین اونیل» و «شب دوازدهم، توفان، هیاهوی بسیاری برای هیچ» از آثارِ «شکپیر» است. شاید بتوان معادل کمدی در ایران را، در بخش نمایشهای سنتی، مثلِ بقال بازی، نمایش تخته حوضی یا سیاه بازی دانست که برای ایجاد روحیه شادی و خنده در بین مردم اجرا میشده است.
تاریخچه ادب دراماتیک بیتردید به یونان باستان میرسد. در این کشور باستانی، به نمایش توجه و اهمیت زیاد داده می شد و اولین بار ارسطو به صورت کلاسیک بدان پرداخت، به نحوی که آراء ارسطو، منبع مهم و اولیهای است که هنوز هم مورد مطالعه و استفاده است.
به طور کلی درام در اکثر تمدنهای قدیم وجود داشته و جزء مراسم مذهبی محسوب میشده است؛ زیرا در آن مراسم به تجلیل خدایان و مردگان و از کیفیت گناهان و امثال این موضوعات سخن میرفته است. سابقۀ درام در مصر به حدود چهار هزار سال قبل از تولد مسیح میرسد. در روم باستان درام بسیار رواج داشته و در اروپای قرون وسطی، کلیسا بر اثر علاقه مفرط مردم به تئاتر، درام مذهبی را به وجود آمد که در آن زندگی مسیح و قدسیان به صحنه میآمد. در اروپای عصر رنسانس، درام قدیم یونان و روم دوباره ظهور کرد.
در ایران پیش از اسلام نمایشنامه وجود داشته در جریان تاریخ ایران، نخستین بار در دورۀ پارتها به صحنه سازی سورنای بزرگ(به کسر سین و واو) بر میخوریم که میتوان آن را به عنوان اولین نمایش ضبط کرد. از دوره ساسانیان دربارۀ نمایش، متنی به نام «در کنار قصر پاد – واژ یک آواز جا دارد» باقی مانده؛ و «پتواژ گفتن» نامی است که ساسانیان به تئاتر خود داده بودند. در دورۀ ملاجقه «خیمه شب بازی» متداول بود.
مقارن با تحولات زیاد دورۀ مشروطه در ایران، در جریان انتقاد از گذشته و رویکرد به پدیدههای نو، تحولی در عرصه نمایش به وجود آمد. نمایش به عنوان یک نوع ادبی (ژانر) از همین موقع شکل گرفت. نخستین انگیزههای ایجاد نمایش جدید، با سفر برخی رجال و جوانان به اروپا و دیدار آنان از تماشاخانه غرب میسر شد.
نوشتن نمایشنامه در ایران، ابتدا با ترجمه آثار نمایشی غربی ها شروع شد. آثار کسانی مثل مولیر، شکسپیر، دوما و … به فارسی ترجمه شده، بعضاً به صحنه رفت. در همین زمان، کسانی دست به نوشتن نمایشنامه هم بردند، از جمله آخوند زاده، احمد محمودی، میرزا آقاخان تبریزی و …؛ این نمایشنامهها از نظر فنی و تکنیک درام نویسی ضعیف و از نظر محتوا پرمایه بود و تمام موضوعات مطرح در دوره مشروطه از جمله آزادی، قانون، وطن و … در آن مطرح شده بود. یکی از دلایل گسترش نمایشنامه نویسی در ایران آن روزگار، امکان طرح مسایل سیاسی و اجتماعی در نمایشنامه برای مخاطبان عام بود.
اولین نمایشنامه آن دوران با سبک درام غربی، «جعفرخان از فرنگ آمده» اثر حسن مقدم است. بعد از این، با وجود اینکه نمایش و تئاتر از پایههای بنیادین در ایران برخوردار نبوده اما همواره هنرمندان تلاش کردهاند نمایشنامههای خوبی نوشته و به صحنه آورند؛ مانند آثار غلامحسین یوسفی، علی نصر، بهرام بیضایی و دیگران.
شاید کمتر توجه شده ترین بخش ادبیات موضوع ادبیات نمایشی است به گونه ای که خیلی ها به این نظرند عدم پیشرفت در مقوله ی نمایش در ایران به همین منسجم نبودن و کم توجهی به ادبیات نمایشی بر میگردد.
حال سوال این است که ادبیات نمایشی چیست؟
ادبیات نمایشی گونه یی از ادبیات است که در قالب نمایش برروی صحنه می آید.
این تعریف کوتاه و جامع دربرگیرنده ی کلیه ی متونی میشود که قابلیت تبدیل به نمایش را دارند
خواستگاه این ادبیات یونان باستان و روم بوده است
ادبیات نمایشی در غرب به تراژدی ، کمیدی و درام تقسیم میشود. تراژدی تصویر ناکامی اشخاص برجسته است ؛ کمیدی تجسم عیوب و رذیلت های اخلاقی است به گونه یی که مایهء خنده باشد و درام کوششی است برای نشان دادن شکل عادی زندگی با همهء تضادها و تعارض های آن.درون مایه و محتوای نمایش نامه ها ممکن است دینی ، ملی ، سیاسی و اجتماعی باشد. نمایش نامه ها همواره در طول تاریخ باعث ایجاد حرکت هایی در میان مردم می شده اندو گاه بسیار تاءثیر گذار بوده اند
در کشور ما نمونه های قدیمی ادبیات نمایشی شامل مراسمات نقالی و تعزیه میشود
اما ادبیات نمایشی به صورت تکمیل شده ی امروزی شامل دو بخش فیلمنامه و نمایشنامه میشود.
تصویر و نمایشنامهنمایشنامه در تعریف عام متنی است که برای بازیگران نوشته شده است تا بتوانند با آن نمایش را به روی صحنه ببرند این متن توسط کلمات نگاشته میشود این تعریف بسیار ساده در بطن خود تعارض آشکاری دارد؛ زیرا متن خواندنیِ نمایشنامه باید به نمایش دیدنی تبدیل شود و این امر امکانپذیر نیست زیرا خواندن نمایشنامه با دیدن نمایش متفاوت است و یک اثر خواندنی نمیتواند دیدنی هم باشد مگر آنکه خواندن متنی باعث شود تا ایدهای در ذهن فردی پدید آید و او این ایده را بپروراند و بر اساس آن اثری نمایشی خلق کند؛ به طور مثال: هنرمندی با خواندن خبری از روزنامه نمایش را به روی صحنه میبرد.
در این عمل او ایده متن را با در نظر گرفتن تمهیدات تصویری به اثری نمایشی تبدیل میکند. در واقع یک متن سادة خواندنی فقط میتواند در حکم ایدهآل برای اثری نمایشی باشد و یک متن خواندنی هرگز نمیتواند تبدیل به اثری دیدنی شود. اما نمایشنامه تفاوت اساسی با یک متن سادة خواندنی دارد و ما زمانی که در تعریف نمایشنامه از متنی خواندنی نام میبریم باید در تعریف خود تجدید نظر کنیم و در جستوجوی تعاریفی تازه از نمایشنامه باشیم. از دیدگاه ما نمایشنامه، تصویرنامهای است که با کلمات نوشته میشود و کارگردان به هنگام اجرا از این اثر تصویری ادبی نمایشی دیداری پدید میآورد.
در تعاریف آکادمیک از نمایشنامه، به عنوان اثری ناتمام یاد شده است که توسط گروه اجرایی باید به اتمام برسد. از این رو مارتین اسلین متن نمایشنامه را فقط زمانی که به روی صحنه برود، درام مینامد. در تعریف نوین ما از نمایشنامه، کارگردان فردی است که با استفاده از اشیاء و عوامل انسانی از تصویرنامة نمایشنامهنویس اثری نمایشی میآفریند. در واقع در هنگام اجرای نمایش اثری تصویری و ادبی به نمایش دیداری تبدیل میشود. در این نوشتار ما نمایشنامه را از بُعد تصویری بررسی میکنیم. زیرا هدف نمایشنامهنویس از نگاشتن نمایشنامه پدید آوردن اثری دیداری است.تصویرسازی دراماتیک
قبل از ورود به این مبحث ابتدا باید به تعریف واژگان بپردازیم. زیرا این ترکیب از دو واژة تصویر و درام ساخته شده است.تصویر
«نمایاندن اشیاء، اعمال، افکار، احساسات، ایدهها و بیان اندیشه و هر تجربة حسی و فراحسی از راه زبان است. تصویر یا صورت خیال از تلفیق اشیاء، کلمات، احساسات و اندیشههاست به هنگام خلق اثر هنری به یاری نیروی تخیل در ذهن هنرمند به وجود میآید. تصویر شعری، مجموعهای از واژگان است و نمیتوان آن را به صورت عینی دید پس به بیانی تصویر شعری انگاره یا صورت خیال است.»۱درام
«واژه نمایش (drama) در یونانی صرفاً به معنای کنش است. نمایش کنش تقلیدی است. کنش برای تقلید یا بازنمایی رفتار بشر است. عنصری که نمایش را نمایش میسازد دقیقاً بیرون و فراسوی واژهها قرار دارد و عبارت از کنش یا عملکردی است که اندیشه و مفهوم مورد نظر پدیدآورندة اثر را تحقق کامل میبخشد.»۲با بررسی در تعریف ارائه شده میتوان به تعابیر زیر دست یافت:
۱٫ تصویر از طریق زبان به نمایاندن میپردازد.
۲٫ تصویر را نمیتوان به گونة عینی دید.
۳٫ تصاویر به هنگام خلق اثر هنری به یاری نیروی تخیل در ذهن هنرمند به وجود میآید.
۴٫ تصاویر از راه زبان و واژگان ساخته میشود.
۵٫ تصاویر در درام باید وجه دیداری داشته باشد. زیرا درام به قصد اجرا نگاشته میشود.تصاویر دراماتیک
از حوزه تصویرشناسی درام از ترکیب تصاویر ساخته شده است که در برابر تماشاگران به نمایش گذاشته میشود برای شناسایی تصاویر در درام باید به واشکافی جزء به جزء درام بپردازیم.صحنه
رخدادگاه درام، مکانی است که رویداد در آن به تصویر کشیده میشود رخدادگاه شامل قید مکان و زمان نمایش است که برای
القای مفهوم نمایش و در جهت اثبات تم توسط نویسنده تصنیف میشود.اجزای صحنه
۱٫ موضوع: که در قالب داستان به تصویر کشیده میشود.
۲٫ شخصیت: شخصیت از طریق گفتار، رفتار خود داستان را به تصویر میکشاند و بدون شخصیت درام شکل نمیگیرد. یعنی درام بدون تصویر ناممکن است.
۳٫ کلام دراماتیک: کلامی است که توسط اشخاص نمایش ردوبدل میشود و علاوه بر انتقال اطلاعات شامل زوایای دید اشخاص نمایش است. در زمان خواندن نمایشنامه تصویری از اشخاص بازی در ذهن ما ساخته میشود و ما پی میبریم که آنها از چه طبقة اجتماعی هستند و چه ویژگیهایی دارند. درامنویس بر مبنای خصوصیات اشخاص بازی به نوشتن کلام دراماتیک میپردازد و از این طریق اشخاص بازی را به تصویر میکشند.
۴٫ فضا: تصویرهای دراماتیک در کنار هم معنایی میسازند این فضا در برگیرندة تصاویر است و دلالت بر معنایی میکند.
۵٫ زمان و مکان: تصویرهای دراماتیک نمیتواند معلّق در فضا رها شوند آنها برای شکلگیری نمایش نیازمند آن هستند که در مکان و زمان خاصی تثبیت شوند و حول محور آن به حرکت در آیند.تصاویر شاعرانه؛ تصاویر دراماتیک
در شرحی که حسن انوشه برای بیان تصویر نوشته است. از واژه تصویر شاعرانه استفاده میکند تصویر شعری، مجموعهای از واژگان است و نمیتوان آن را به صورت عینی دید. پس به بیانی تصویر شعری، انگاره یا صورت خیال است درام در آغاز نوعی شعر به حساب میآمد و از این رو نمیتوان میان تصاویر شاعرانه شعر و تصاویر دراماتیک نمایشنامه تمایزی قائل شد و تصاویر شاعرانه همان تصاویر دراماتیک به حساب میآید با این تفاوت که زبان در شعر روایتگر شاعر یا راوی و به طریق ترکیب واژگان در جهت فضاسازی شکل میگیرد و این فضا از طریق زبان انتقال مییابد. تمام این مراحل در درام هم اتفاق میافتد اما تصاویر شاعرانه همیشه جنبة عینی ندارد اما درام به نیت عینیت بخشیدن به تصاویر شکل میگیرد.
اما برای آنکه وارد بحث تصویر دراماتیک شویم و تفاوت آن را با تصاویر شاعرانه دریابیم ناچار به انطباق تصویر در شعر و درام هستیم و برای نظم بخشیدن به بحث تطبیقی میان دو روایت از هملت اولی نمایشنامه هملت نوشتة ویلیام شکسپیر و دومی شعر هملت سرودة احمد شاملو انجام میدهیم. اما پیش از آنکه وارد بحث شویم به یک نکته اشاره کنیم و آن مطلبی است که دکتر تقی پورنامداریان دربارة شعر احمد شاملو در کتاب سفر در مه نوشته است. وی معتقد است که «نمایشنامة معروف شکسپیر هملت از داستانهایی است که شاملو به آن توجه دارد و در مجموعه «مرثیههای خاک» شعری به نام اوست. شعر هملت فقط با در نظر گرفتن زیر و بم دقیق این داستان قابل دریافت است.»۳ از این جهت میکوشیم تا از نظر تصویری ارتباط میان شعر و نمایشنامة هملت را بررسی کنیم. نکتة دومی که لازم به ذکر است تفاوتهای میان دو روایت شعری و دراماتیک هملت است زیرا تصویرسازی هر اثر بر مبنای روایتی است که نویسنده و شاعر برای بیان اثر اتخاذ میکنند و بدون توجه به این تفاوتها بررسیها ناقص و ناتمام میماند. نمایشنامة شکسپیر بر مبنای زاویه دید سوم شخص / دانای کل/ نوشته شده است و شکسپیر تمام صحنهها را به تصویر میکشد. اطلاعاتی از این طریق به تماشاگر داده میشود که سایر شخصیتهای نمایشی از آن ناآگاه هستند یک موقعیت آیرونیک ایجاد میشود. برای مثال ما از اندیشة منفی هملت نسبت به کلادیوس آگاه هستیم و میدانیم که هملت از او انتقام میگیرد این اطلاعات میان ما و هملت ردوبدل میشود اما کلادیوس تا زمان کشته نشدن پولونیوس پور افلی از جانب هملت احساس خطر نمیکند همچنین شکسپیر حوادث پس از قتل هملت و آمدن فورتینبراس و تشییع جنازة هملت را به ما نشان میدهد. اما شعر هملت سرودة شاملو بر مبنای زاویة دید اولشخص نوشته شده و بر طبق اطلاعاتی که هملت با ما در میان میگذارد ما سایر شخصیتها را میشناسیم.با این تفاسیر در مییابیم که تصاویر در نمایشنامه هملت سه بعدی است:
۱٫ بعد اول، تصاویری که با آگاه شدن از کلام افراد به آن دست مییابیم.
۲٫ بعد دوم، تصاویری که با دیدن رفتار افراد مشاهده میکنیم.
۳٫ بعد سوم، تصاویری که ما از تضاد رفتار و کلام افراد مشاهده میکنیم.
اما تصاویر در شعر شاملو فقط به بعد اول خلاصه میشود.
۱٫ تصایری که ما از طریق کلام افراد به آن دست مییابیم:
تصاویر در شعر هملت سرودة شاملو …
بودن یا نبودن بحث در این نیست وسوسه این است.
شراب زهرآلوده به جام و شمشیر به زهر آبدیده در کف دشمن
هر چیزی از پیش روشن است و حسابشده
و پرده در لحظة معلوم فرو خواهد افتاد …۴
راوی شعر به روایت داستان میپردازد و ما با شنیدن گفتههای او پی به داستان میبریم و از این راه نقبی به شخصیت او میزنیم… راوی از شراب زهرآلوده و پرده که در لحظه معلوم خواهد افتاد سخن میگوید. این دو ترکیبهایی است که او استفاده کرده و به جای استفاده از اشاره مستقیم از زبان تصویری بهره میبرد.تصاویر در نمایشنامة هملت ویلیام شکسپیر
هملت: بودن یا نبودن. حرف در همین است. آیا بزرگواری آدمی بیشتر در آن است که زخم فلاخن و تیرهبخت ستمپیشه را تاب
آورده یا آنکه در برابر دریایی فتنه و آشوب سلاح برگیرد و با ایستادگی خویش بدان هم پایان دهد.۵
هملت از طریق کلمات اندیشه خود را در قالب تصاویر ارائه میدهد. او به جای آنکه بگوید در زندگی انسان باید تابع افراد ستمگر باشد یا اینکه در برابر آنها مقاومت کند از زخم فلاخن و تیرهبخت ستمپیشه استفاده میکند. شکسپیر اندیشه را در نهایت ایجاز در قالب تصویر میآورد. دوم آنکه در جمله انسان باید تابع افراد ستمگر باشد، تنها اندیشه قابل انتقال است اما زخم فلاخن و دریای آشوب علاوه بر انتقال مفاهیم؛ تصاویری را در ذهن ما میسازند مانند واژة زخم که در ذهن تداعیکنندة خون و درد است در تصاویری که از طریق کلام انتقال پیدا میکند دو مقوله حائز اهمیت است ما در زیر به تفکیک این دو مقوله میپردازیم:تصویرسازی از طریق رفتار
بعد دوم تصاویری که ما از رفتار افراد مشاهده میکنیم این تصاویر در اجرا توسط بازیگران به تصویر کشیده میشود اما در غالب گفتارهای متن و گاهی در متن مستتر است …
شراب زهرآلوده به جام و / شمشیر به زهر آبدیده / در کف دشمن / همه چیز / از پیش روشن است و حسابشده / و پرده/ در لحظه معلوم / فرو خواهد افتاد.
شاه: گرترود ننوشید.
شهبانو: مینوشم. خداوندگار من خواهش میکنم معذورم بدارید.
شاه: (با خود) جام زهرآلود کار از کار گذشت.
هملت: شهبانو را چه میشود؟
شاه: دید از ایشان خون میرد. بیهوش شد.
شهبانو: نه شراب. شراب. آخ هملت عزیزم شراب شراب با زهر بود / میمیرد/
هملت: اوه ننگ های … درها را ببندید یا خیانت. خائن را بگیرید/ لایرتیس میافتد./
لایرتیس: خائن اینجاست هملت و توای هملت کشته شده۶
تصویرسازی از تضاد رفتار و گفتار
«شاه: اگر چه یاد مرگ برادر گرامیمان هملت همچنان تازه است و شایسته چنان است که دلهامان اندوهگین و سراسر کشور مانند پیشانی مرد غمزده پژمرده باشد ولی بصیرت در ما چنان با طبیعت به جنگ برخاسته است که با اندوهی بس خردمندانه به یاد اوییم و در همان حال خود را نیز در یاد داریم. از این رو آنکه زمانی به جای خواهر ما بود و اینک شهبانوی ما و وارث همایون این کشور جنگاور است اگر بتوان گفت با سروری دگرگون گشته با چشمی خندان و چشم دیگر گریان با خوشی و نشاط در
مراسم تشییع و سرود سوگواری در جشن زناشویی در حالی که شادی و اندوه را در برابر میداریم او را به زنی گرفتیم.»۷
نمایشنامة هملت بر پایة تضاد رفتار و گفتارهای شاه بنیان نهاده شده است. همین عامل باعث میشود هملت در برخورد با شاه دچار تردید شود و برای غلبه بر تردید خود به اندیشه بپردازد تا بتواند به حقیقت امر دست یابد و بدینگونه تراژدی هملت رقم میخورد.
تصویرسازی از طریق کلام دراماتیک۸ با توجه به نمایشنامه و شعر هملتتصویر مفرد
تصویر مفرد تصویری که بینیاز به چیز دیگری، مستقل و خودبهخود دارای مفهوم باشد.
«برناردو: در نگهبانیات خبری نبود.
فرانسیسکو: یک موش هم نجنبید.»
نمایشنامه هملت
فرانسیسکو به جای بیان صریح و مستقیم از بیان تصویری استفاده کرده است:
«و پرده/ در لحظه معلوم/ فرو خواهد افتاد»
شعر: هملتتصویر مرکب
تصویر مرکب در موردی که مجموع چند تصویر یک تصویر کلی را تشکیل بدهد.
در اینجا مجموعهای از تصاویر مفرد وجود دارد که همسو شدهاند تا تصویر بزرگ واحدی را تشکیل دهند و تمام تصاویر را سازمان دهد.
نمونة شعر:
پدرم مگر به باغ جتسمانی خفته بود تصویر اول
که نقش من میراث اعتماد فریبکار اوست تصویر دوم
تصویر سوم و بستر فریب او کامگاه عمویم
نمونة نمایشنامه:
هملت: اوه! کاش این تن سخت سختجان میتوانست بگدازد و آب شود و همچون شبنم محو گردد این تصویر مرکب از تلفیق تصاویر مفرد ساخته شده است برای مثال
تصویر اول
اوه! کاش این تن سخت سختجان میتوانست بگدازد
تصوی دوم
اوه! کاش این تن سخت سختجان میتوانست آب شود.تصویر مفرد مفصل
تصویر مفرد مفصل عبارت است از ساختن یک تصویر مفرد اما تصویری که در بردارندة بیش از دو ویژگی باشد.
تصاویر فرعی: مشخصة این نوع تصاویر آن است که در این تصویر تمام تصاویر جزئی موجود در ارتباط با یک تصویر اصلی و محوری قرار دارد، به طوری که دیگر تصویرها از آن زاییده شدهاند.
در اینجا نیز میتوان از مثالهای قبلی بهره جست.
نمونة شعر
پدرم مگر به باغ جتسمانی خفته بود
تصویر محوری
که نقش من میراث اعتماد فریبکار اوست/ تصویر جزئی
و بستر فریب او کامگاه عمویم تصویر جزئی
با حذف تصویر محوری ارتباط مضامین فوق به یکباره از هم گسسته میشود «که نقش من میراث اعتماد فریبکار اوست و بستر فریب او کامگاه عمویم.»
نمونه نمایشنامه
«هملت: اوه! کاش این تن سخت سختجان میتوانست بگدازد و آب شود و همچون شبنم محو گردد»
اوه! کاش این تن سخت سختجان میتوانست بگدازد تصویر محوری
تن سخت میتوانست آب شود تصویر جزئی
تن سختجان میتوانست چون شبنم محو شود تصویر جزئی
تصاویر متداخل: این تصاویر مرکب به تصویر دیگری که از نظر ساختار مانند باشد متکی است باز هم میتوان از دو مثال فوق بهره جست زیرا تصاویر جزئی از لحاظ ساختار متکی به تصویر محوری است و حذف تصاویر محوری باعث زیر پا گذاشتن ارتباط معنایی تصاویر میشود زیرا تصاویر محوری مربع تصاویر جزئیاند و در ارتباط با تصاویر محوری است که تصاویر جزئی دارای معنی میشود.تصویر تمثیلی:
تصویر تمثیلی تصویری مرکب است که بر اساس یک حکایت واقعی یا فرضی بنا شود البته مشروط بر آنکه از یک قهرمان یا یک حادثه مفرد تجاوز نکند.
نمونه شعر:
«پدر مگر به باغ جتسمانی خفته بود؟» اشاره به زیتونستانی در دامنة غربی زیتون بود. با فاصلة یک تیر پرتاب از وادی قدرون که اکثر اوقات عیسی مسیح به آنجا میرفت همواره کسانی که غم و اندوه به سراغشان میآمد بدانجا پناه میبرند و تسلی
مییافتند بنا بر برخی روایات عیسی (ع) در این محل دستگیر شد»۹
نمونة نمایشنامه
«و کفشهای مادرم در آن روز که اشکریزان بسان نیوبه(Niobe) دنبال نعش پدر بیچارهام میرفت هنوز فرسوده نشده.»۱۰
اشاره به نیوبه دختر تانتان و زن آمفیر پادشاه تب که هفت پسر و هفت دختر داشت و همه به تیرآپولون و دیان کشته شدند و مادر بیچاره از اندوه سنگ شد.»تصویر بیانی:
تصویر بیانی مشخصة این نوع تصویر آن است که کاشف مفاهیمی باشد که تصویر به خاطر بیان آن ساخته شده به گونهای که این تصویر عهدهدار توضیح حالتهای گوناگون پدیدة مورد نظر باشد و تصاویر جزئی که در ضمن این تصویر قرار دارند و به کار کشف این مفاهیم میپردازد.
نمونة نمایشنامه
هملت: تفو … بر این جهان باغی پر از گیاه هرز که دانه برآورده و چیزهای پست و نابهنجار آن را در تصرف گرفته …
در اینجا هملت جهان را به گیاهی که علفهای هرز آن را پوشانده همانند میسازد.
نمونة شعری
«با این همه آن زمان که حقیقت چون روح سرگردان بیآرامی بر من آشکار شد.» این تصویر اشاره به حضور پدر هملت میکند که در قالب روحی به هملت ظاهر شد و برخی از حقایق را برای او بیان نمود.فضا :
فضا در نمایشنامه به دو صورت معرفی میشود.
۱٫ از طریق توضیح صحنه به صورت واضح و آشکار
۲٫ از طریق کلام دراماتیک به صورت مستتر در متن
نمایشنامهنویس برای اینکه متن تأثیر بیشتری در ذهن بیننده بگذارد از فضاسازی استفاده میکند. فضاسازی در واقع ساختن تصاویر بر مبنای حالت و ایده خاص نمایشنامهنویس میباشد.
۱٫ توضیح صحنه
تطبیق تصویرسازی در توضیح صحنه با توصیفهای شاعرانه در شعر:
توضیح صحنه، شرحی است که نمایشنامهنویس برای بیان حرکت بازیگران، دکور، نور و در نهایت برای چگونگی شکلگیری فضای صحنهای مینویسد. در توضیح صحنه به بیان وضع صحنه و ذکر اعمالی که در آن میگذرد میپردازد و نمایشنامهنویس در توضیح صحنه باید در نهایت سادگی به نکاتی که دارای جنبه نمایشی و تصویری است اشاره کند.
اما آنچه در توضیح صحنه لازم به تذکر است این است که نمایشنامهنویس با زبان گزارش به بیان ذهنی خود از اجرا میپردازد و میکوشد با زبان گزارش به تصاویر ذهنی خود عینیت ببخشد او بر مبنای تفکر نمایش، نوع پوشش، نوع ابزار و صحنه و تمام آنچه که میتواند به معرفی اولیه کاراکتر کمک کند مینویسد.محل قرارگیری بازیگران بر صحنه:
نمایشنامة هشتمین سفر سندباد: بهرام بیضایی۱۱
دوازده نفر در دو ستون محور بر سکو مینشینند تصویری است به نشانه ملاحان تصویری نیست
حرکت برجسته بازیگران در صحنهنمایشنامة هشتمین سفر سندباد:
مردی با شتاب وارد میشود زنگ راست را به صدا در میآورد مردی با شتاب وارد میشود زنگ چپ را به صدا در میآورد مردم باشتاب داخل میشوند تصویری است هر دو میخواهند چیزی بگویند. تصویری نیست
که صدای خندة شعبدهباز بلند میشود. تصویری نیست همه به او خیره میشوند. شعبدهباز میخندد. تصویری است
الف. واژة نشانه: این واژه بیانگر تصویری نیست.
ب. هر دو میخواهند چیزی بگویند: برای اینکه نویسنده حالت گفتوگو را تجسم نکرده.
صدای خنده شعبدهباز بلند میشود: این بیانگر صدای بازیگر است و ارتباطی با تصویر ندارد.
۳٫ پوشش و لباس بازیگران
نمایشنامه عروسی خون۱۲: فدریکو گارسیا لورکا
«عروس وارد میشود لباس سیاهی به رسم سال ۱۹۰۰٫ م. به تن دارد با دنبالة بلند و پلیسه، بالای روسری او تاجی از بهار نارنج گذاشته شده است.»
واژه لباس به رسم سال ۱۹۰۰٫ م. تصویری نیست و با حذف این قسمت این توضیح صحنه تصویری است.حس بازیگران و استیل بازیگران و نحوه استفاده آنان از وسایل:نمایشنامة هشتمین سفر:
شعبدهباز وحشتزده، شمشیر میکشد و نومیدانه دفاع میکند.
بازیگر باید با میمیک و ژست خاص از واژه وحشتزده و نومیدانه تصویری بسازد. نویسنده اگر بخواهد این لحظه را به تصویر بکشد باید بنویسد شعبدهباز شمشیر میکشد و در حالی که به چشمان سندباد خیره شده شمشیر از دستش میافتد.
اما نمایشنامه برای اجرا نوشته میشود و بسیاری از تصاویر توسط بازیگران و طراحان صحنه آفریده میشود.دکور و صحنهآرایی:عروسی خون:
اتاق سفیدی با طاقهای گنبدی کوچک و دیوارهای ضخیم و سخت طرف راست و چپ پلههای سفید و عمق صحنه اتاق بزرگ نیمه دایره و دیوارها نیز سفیدی درخشانی دارند این اتاق خیلی ساده شکوه یک کلیسا را دارد.
ترکیب این اتاق ساده شکوه یک کلیسا را دارد. تصویری نیست بلکه توصیفی شاعرانه است … اما سایر بخشهای این قسمت تصویری است. نمایشنامهنویس با استفاده از صفت درخشان و واژه شکوه جنبه شاعرانهای به توضیح صحنه داده است.ورود و خروج:عروسی خون:
داماد وارد میشود و عروس را میبوسد تصویریریتم صحنه:عروسی خون:
همه با هم شروع میکنند به حرف زدن تصویرینور و شدت میزان آن در صحنه:هشتمین سفر سندباد:
صحنه اندکاندک و سپس ناگهان با نور تند روشن میشود و ملاحان چشمها را با دست گرفته بعد آهسته دستها را کنار میبرند و چشمها را باز میکنند تصویریآرایش و گریم شخصیتهای نمایش:عروسی خون:
پدر عروس وارد میشود پیرمردی است با موهای سفید براق و گردنی کج تصویریاسباب و ابزار شخصیتهای نمایش:هشتمین سفر سندباد:
کاتب با خورجین کاغذ و کتاب پیش میآید که: تصویری
حرکات موزون:
این حرکات در چارچوب ریتم صحنه میگنجد اما از آنجا که این مقوله بسیار گسترده است به تنهایی ذکر میکنیم.
نمایشنامه هشتمین سفر سندباد:
«چند ملاح؛ با صورتک تصویری و حرکات کند و سنگین به تقلید رقص غریبی میکنند تصویری نیست»
رقص غریب تصویری نیست یک توصیف است که بازیگران در لحظه اجرا باید آن را به تصویر بکشند.معرفی زمان و مکان:
عروسی خون
جنگل، شب است. تنه مرطوب و عظیم درختان تصویری است. محیطی دلواپس و نگران تصویری نیست»
در واژه محیط دلواپس استفاده از آشناییزدایی است … که تکنیک شاعرانهای است … و نگرانی و دلواپسی که از خصوصیات انسان است به محیط ارجاع داده شده است.موسیقی:
عروسی خون
مادر: تو توی فکر چی هستی.
عروس: فکر چیزی نیستم.
مادر: مراسم خستهکننده است و سنگین.
صدای گیتارها بلند میشود تصویری نیست
اگر نوشته میشد فردی در گوشه سالن گیتار میزند آن وقت تصویری بود …
اما اینجا به صدای گیتارها اشاره شده است…فضای مستتر در متن:
از طریق ترکیب واژگان فضایی ساخته میشود. که این فضا محسوس نیست اما میتوان این فضا را با واژگان توصیف کرد و عناصر سازندة آن را تا اینجا اشاره کردیم:
توضیح صحنه، نویسنده با عناصر بصری در ارتباط است زبان توضیح صحنه گزارشی است اما گاهی به توصیف شاعرانه نزدیک میشود و این زمانی است که تصویر جنبة ذهنی پیدا میکند و با صفت و کیفیت امر در تماس است ماننددر اعماق: ماکسیم گورکی
«زیرزمینی که بیشتر شبیه یک غار میباشد. از سقف آن قلوهسنگهایی دودگرفته مانند دندان کرمخوردهای پیداست.»۱۳
دندان کرمخورده ترکیب شاعرانهای نیست اما توصیف قلوهسنگها به دندان کرمخورده ناشی از نگاه شاعرانه است.
اما گاهی شاعر به جای توصیف شاعرانه که جنبة ذهنی دارد میکوشد به بیان عینی و تصویری دست یابد مانند شعر زیر از مهدی اخوان ثالث:
«سگی با استخوان خشک سرگرم است
فغانهای سگی ولگرد میآید به گوش
دو عابر در سکوت کوچه میگویند و میخندند»۱۴
واژة فغان به جای ناله به تصویر حالت ادبی داده. دومین عاملی که این بند را به شعر نزدیک کرده وزن است که بر وزن مفاعیلن نوشته شده است … اما گاهی شاعر به ترکیب توصیف و تصویر دست مییابد … مانند شعر زیر از مهدی اخوان ثالث «کنار شعر بیغم خفته غمگین کلبهای مهجور»
بیغم، غمگین و مهجور صفت است.
«کنار شعر بیغم کلبهای مهجور خفته.» در اینجا شاعر از عنصر آشناییزدایی ترکیبهای شهر بیغم ـ کلبهای مهجور خفته را میسازد.
برای بررسی تفاوتهای فضاسازی تصویره در شعر و نمایشنامه دو اثر ادبی «شعر آیههای زمینی فروغ فرخزاد» نمایشنامه «مکبث ویلیام شکسپیر» را مورد مطالعه قرار میدهیم تا تفاوت تصویرسازی میان آن دو درک شود.آیههای زمینی:
«آنها غریق وحشت خود بودند / و حس ترسناک گنهکاری/ ارواح کر و کورشان را مفلوج کرده بود.»
مردم گروه ساقط مردم/ و دلمرده و تکیده و مبهوت
در زیر بار شوم جسدهاشان / از غربتی به غربت دیگر میرفتند
و میل دردناک جنایت / در دستهایشان متورم میشدمکبث :
«مکبث: نمیتوانی بگویی که من به این کار دست زدهام! نه! گیسوان خونیت را در برابرم مجنبان
راس: آقایان ـ برخیزید. حال شهریار خوش نیست.
لیدی مکبث: بنشینید دوستان عزیز، شهریار اغلب آن هم آغاز جوانیاش بدین گونه بوده است خواهش میکنم بنشینید حمله بیماری زودگذر است و پس از لحظة در خور گذر اندیشهای دوباره به خود باز میآید اگر خیلی بدو توجه کنید بیشتر پریشانش میسازید و بیماریاش را شدت میبخشید.
مکبث: آری و مردی دلیر که یارای نگریستن به روی کسی دارد که رنگ از رخ شیطان میبرد.
لیدی مکبث: پند بیهوده است! باز این نقش پرداختة ترس شماست.
این همان خنجر موهومی است که میگفتید به قصد دانکن برکشیدهاید این همه اخم و ادا برای چیست از اینها گذشته شما فقط چشم بر یک صندلی دوختهاید.
مکبث: تمنا میکنم بدان جا بنگر ببین. بنگر. هان چه میگویی؟
مرا پروائی نیست اگر میتوانی سرت را بجنبانی پس سخن بگوی اگر ستونها و گورها کسانی را که به خاک میسپاریم باز گرداند چینهدان مرغان لاشخورها را به گور تبدیل خواهم کرد.
شبح میرود
بیش از امروز در روزگاران باستان بیش از آنکه قوانین بشری منشها و خوبیها را ملایم کند خون ریخته شده و از آن هنگام جنایاتی صورت گرفت که شنیدنش برای گوش سهمگین است. زمانی بود که همین که مغز آدمی از هم میپاشید جان میسپرد و همه چیز پایان مییافت ولی اینک مردگان با بیست زخم کاری بر سر باز از جای بر میخیزند و ما را از جایگاهمان میرانند. این از چنین قتلی نیز شگفتانگیزتر است ….
لیدی مکبث: سرور گرانقدر من یاران گرامیتان شما را میخوانند.
مکبث: از یاد برده بودم یاران ارجمند تعجب مکنید من ناخوشی شگفتی دارم که در نظر کسانی که میشناسندم چیزی نیست.»
فضای شعر فروغ فرخزاد با نمایشنامة مکبث شکسپیر همانند است اما نحوة فضاسازی این دو اثر متفاوت است. به عنوان مثال در این قسمت از نمایشنامه ـ لیدی مکبث به خوبی آگاه است که خنجری که مکبث به سوی دانکن کشیده موهوم نبوده بلکه دانکن توسط مکبث به قتل رسیده است اما برای آنکه جنون مقطعی مکبث را بپوشاند از این ترفند بهره میجوید در این لحظه یک آیرونی اتفاق میافتد. زیرا لیدی مکبث و تماشاگران به دروغ لیدی مکبث واقف هستند.
ویلیام شکسپیر از طریق تضاد در رفتار و گفتار لیدی مکبث به تصویرسازی شخصیت او میپردازد و ما از این تصاویر به شناخت لیدی مکبث دست مییابیم اما فروغ فرخزاد در ادبیات فوق فقط با ترکیب واژگان به تصویرسازی میپردازد دوم آنکه شعر فروغ روایت مستقیم یک حادثه است اما درام شکسپیر به طرح موقعیتی میپردازد. تصویرسازی در درام فقط زمانی میسر است که درامنویس بخواهد از طریق شخصیت رویدادی را به نمایش بگذارد. در اینجا او از یک موقعیت آیرونیک بهره میگیرد و این اتفاق فقط در درام میافتد.
در ادبیات فارسی کهن، ادبیات نمایشی به عنوان یک نوع مستقل ادبی وجود ندارد؛ولی جنبههای نمایشی در دیگر انواع ادبی، به چشم میخورد.در مقاله حاضر، نخست تعریف نمایش و سپس وجوه تمایز آن از ادبیات، براساس مفهوم تماس در نظریه ارتباطی رومن یاکوبسن و به شیوه مباحث فلسفه ادبیات، ارائه شده است.آنگاه براساس نمونههای منظوم و منثور و بررسی ویژگیهای نمایشی آنها، استدلال شده است که زبان، خاصه در اشکال متکامل خود، به طور طبیعی تا حد زیادی جنبه نمایشی دارد.بر همین اساس، در پایان، نتیجهگیری شده که اگر از این دیدگاه به آثار ادبی فارسی نگریسته شود، جنبههای نمایشی، نه تنها در ادبیات داستانی؛بلکه حتی در ادبیات غنایی نیز دیده میشود.
ادبیات حماسی
مقدمه
در این نکته که حماسه ی ملی ایران بنیانی اساطیری دارد، اکثر دانشمندان اتفاق نظر دارند، اما باید چگونگی و کیفیت گذار از اسطوره به حماسه را در شاهنامه، تا آن جا که مقدور است، بررسی و تحلیل کرد. اساطیر هر ملتی پیرامون آفرینش، ایزدان، انسان و طبیعت، و ارتباط میان انسان و هستی، و نگهدارنده ی کهن نمونه های آن ملت است. از این رو، اسطوره های شاهنامه به نوعی روایتگر ساختارهای اجتماعی، آیین ها و نمونه های اخلاقی و رفتاری ایرانیان باستان به شمار می روند.
از سوی دیگر، حماسه به روایاتی طولانی گفته می شود که عمدتن منظوم اند و «به زبانی پهلوانانه سروده شده، از دلاوری های پهلوانان و شاهان بلندآوازه و قهرمان قوم در زمانی بسیار کهن (ولی نه آغازین بدان گونه که در اساطیر وجود دارد)، یا در عصر تاریخی و از فتوحات جهان گشایانه ی آنان یاد می کنند.
در حماسه نیز می توان با رفتارهای اجتماعی و ساختار قومی آشنایی پیدا کرد، اما در اساطیر بیشتر با برداشت های جهان شناختی روبه رو هستیم.
اسطوره و حماسه گاه چنان در هم ادغام شده اند که نمی توان آنها را کاملاً از هم جدا کرد. مثلن کیومرثِ شاهنامه را نمی توان کاملن از گیومرتن اساطیری جدا پنداشت. چون این دو مکمل یکدیگرند.
کیومرث شد بر جهان کدخدای نخستین به کوه اندرون ساخت جای. کیومرث در اوستا gayo. Maretan و در پهلوی gayomard به معنای «زندگی میرنده» نام نخستین انسان است. در بندهش آمده که کیومرث پهنایش با درازایش برابر است، او را بیشتر به نطفه ی نخستین شبیه می سازد تا انسان واقعی و میان او و آسمان که آن هم درازا و پهنایش برابر است، نوعی شباهت و ارتباط دیده می شود. (بهار، ۱۳۷۵: ۴۹) این نطفه همان تخمه ی کیومرث است که از آن گیاه ریواس رویید که به نخستین جفت انسان، یعنی مشی و مشیانه مبدل شد (یار شاطر، ۱۳۶۸: ۵۲۶)
معمولن در اساطیر همه ی اقوام، خدایان اساطیری به نیاکان و فرمانروایان برتر تبدیل می شوند یا برعکس، «خدایان اساطیری گذشته خدایی را فرو نهاده، از عالم اساطیر به جهان حماسه فرود آمده اند و در عداد فرمانروایان و پهلوانان بزرگ و آغازین قوم خویش قرار گرفته اند.» (همان: ۹۵)
نمایش یا درام به معنای نشان دادن، باز نمودن و مرادف اصطلاحات تماشا، تقلید و بازی است؛ در اصطلاح به هر اثری که برای اجرا در روی صحنه تئاتر توسط بازیگران نوشته شده باشد، نمایشنامه میگویند.
مهد نمایش یا درام، یونان باستان بوده است. «دراما» در یونانی به معنای کار یا عملی است که واقع میشود؛ و در اصل هنری است که روی صحنه میآید.
ادبیات نمایشی یا دراماتیک بر اساس تقسیم بندی ارسطو یکی از انواع مهم ادبیات بوده و به دو نوع کمدی و تراژدی تقسیم میشود: تراژدی، نمایشِ اعمال مهم و جدی است که در مجموع به ضدِ قهرمانِ اصلی تمام میشود و هسته داستانی((plot به فاجعه (Catastrophe) منتهی میشود؛ این فاجعه معمولاً مرگ قهرمان تراژدی است؛ مرگی که اتفاقی نیست بلکه نتیجۀ منطقی و مستقیم حوادث و مسیر داستان است. یونانیان نخستین تراژدی نویسان بودند. چند اثر مهم تراژدی دنیا عبارتند از: رمیو و ژولیت، اُتلٌو، و مکبث از شکسپیر؛ تراژدی «آندروماک» اثر «راسین».
در ادبیات ایران، نمایش به مفهوم واقعی و رسمی کمتر قدمت دارد؛ اما، با توجه به ویژگیهای تراژدی، نمایشِ سنتی «تعزیه» که قدیمیترین نمایش بومی ایران است، میتواند در چارچوب تراژدی قرار بگیرد.
نوع دوم ادب دراماتیک، «کمدی» “Comedy” است. کمدی اثری نمایشی است که با جلب توجه بیننده به خود، باعث سرگرمی می شود. هدف کمدی خنده و تفریح است؛ اما، در واقع مسایل جدی در پردۀ شوخی طرح میشود؛ از نمونه های خوب کمدی «سفر دراز روز در شب» اثرِ «یوجین اونیل» و «شب دوازدهم، توفان، هیاهوی بسیاری برای هیچ» از آثارِ «شکپیر» است. شاید بتوان معادل کمدی در ایران را، در بخش نمایشهای سنتی، مثلِ بقال بازی، نمایش تخته حوضی یا سیاه بازی دانست که برای ایجاد روحیه شادی و خنده در بین مردم اجرا میشده است.
تاریخچه ادب دراماتیک بیتردید به یونان باستان میرسد. در این کشور باستانی، به نمایش توجه و اهمیت زیاد داده می شد و اولین بار ارسطو به صورت کلاسیک بدان پرداخت، به نحوی که آراء ارسطو، منبع مهم و اولیهای است که هنوز هم مورد مطالعه و استفاده است.
به طور کلی درام در اکثر تمدنهای قدیم وجود داشته و جزء مراسم مذهبی محسوب میشده است؛ زیرا در آن مراسم به تجلیل خدایان و مردگان و از کیفیت گناهان و امثال این موضوعات سخن میرفته است. سابقۀ درام در مصر به حدود چهار هزار سال قبل از تولد مسیح میرسد. در روم باستان درام بسیار رواج داشته و در اروپای قرون وسطی، کلیسا بر اثر علاقه مفرط مردم به تئاتر، درام مذهبی را به وجود آمد که در آن زندگی مسیح و قدسیان به صحنه میآمد. در اروپای عصر رنسانس، درام قدیم یونان و روم دوباره ظهور کرد.
در ایران پیش از اسلام نمایشنامه وجود داشته در جریان تاریخ ایران، نخستین بار در دورۀ پارتها به صحنه سازی سورنای بزرگ(به کسر سین و واو) بر میخوریم که میتوان آن را به عنوان اولین نمایش ضبط کرد. از دوره ساسانیان دربارۀ نمایش، متنی به نام «در کنار قصر پاد – واژ یک آواز جا دارد» باقی مانده؛ و «پتواژ گفتن» نامی است که ساسانیان به تئاتر خود داده بودند. در دورۀ ملاجقه «خیمه شب بازی» متداول بود.
مقارن با تحولات زیاد دورۀ مشروطه در ایران، در جریان انتقاد از گذشته و رویکرد به پدیدههای نو، تحولی در عرصه نمایش به وجود آمد. نمایش به عنوان یک نوع ادبی (ژانر) از همین موقع شکل گرفت. نخستین انگیزههای ایجاد نمایش جدید، با سفر برخی رجال و جوانان به اروپا و دیدار آنان از تماشاخانه غرب میسر شد.
نوشتن نمایشنامه در ایران، ابتدا با ترجمه آثار نمایشی غربی ها شروع شد. آثار کسانی مثل مولیر، شکسپیر، دوما و … به فارسی ترجمه شده، بعضاً به صحنه رفت. در همین زمان، کسانی دست به نوشتن نمایشنامه هم بردند، از جمله آخوند زاده، احمد محمودی، میرزا آقاخان تبریزی و …؛ این نمایشنامهها از نظر فنی و تکنیک درام نویسی ضعیف و از نظر محتوا پرمایه بود و تمام موضوعات مطرح در دوره مشروطه از جمله آزادی، قانون، وطن و … در آن مطرح شده بود. یکی از دلایل گسترش نمایشنامه نویسی در ایران آن روزگار، امکان طرح مسایل سیاسی و اجتماعی در نمایشنامه برای مخاطبان عام بود.
اولین نمایشنامه آن دوران با سبک درام غربی، «جعفرخان از فرنگ آمده» اثر حسن مقدم است. بعد از این، با وجود اینکه نمایش و تئاتر از پایههای بنیادین در ایران برخوردار نبوده اما همواره هنرمندان تلاش کردهاند نمایشنامههای خوبی نوشته و به صحنه آورند؛ مانند آثار غلامحسین یوسفی، علی نصر، بهرام بیضایی و دیگران.
شاید کمتر توجه شده ترین بخش ادبیات موضوع ادبیات نمایشی است به گونه ای که خیلی ها به این نظرند عدم پیشرفت در مقوله ی نمایش در ایران به همین منسجم نبودن و کم توجهی به ادبیات نمایشی بر میگردد.
حال سوال این است که ادبیات نمایشی چیست؟
ادبیات نمایشی گونه یی از ادبیات است که در قالب نمایش برروی صحنه می آید.
این تعریف کوتاه و جامع دربرگیرنده ی کلیه ی متونی میشود که قابلیت تبدیل به نمایش را دارند
خواستگاه این ادبیات یونان باستان و روم بوده است
ادبیات نمایشی در غرب به تراژدی ، کمیدی و درام تقسیم میشود. تراژدی تصویر ناکامی اشخاص برجسته است ؛ کمیدی تجسم عیوب و رذیلت های اخلاقی است به گونه یی که مایهء خنده باشد و درام کوششی است برای نشان دادن شکل عادی زندگی با همهء تضادها و تعارض های آن.درون مایه و محتوای نمایش نامه ها ممکن است دینی ، ملی ، سیاسی و اجتماعی باشد. نمایش نامه ها همواره در طول تاریخ باعث ایجاد حرکت هایی در میان مردم می شده اندو گاه بسیار تاءثیر گذار بوده اند
در کشور ما نمونه های قدیمی ادبیات نمایشی شامل مراسمات نقالی و تعزیه میشود
اما ادبیات نمایشی به صورت تکمیل شده ی امروزی شامل دو بخش فیلمنامه و نمایشنامه میشود.
تصویر و نمایشنامهنمایشنامه در تعریف عام متنی است که برای بازیگران نوشته شده است تا بتوانند با آن نمایش را به روی صحنه ببرند این متن توسط کلمات نگاشته میشود این تعریف بسیار ساده در بطن خود تعارض آشکاری دارد؛ زیرا متن خواندنیِ نمایشنامه باید به نمایش دیدنی تبدیل شود و این امر امکانپذیر نیست زیرا خواندن نمایشنامه با دیدن نمایش متفاوت است و یک اثر خواندنی نمیتواند دیدنی هم باشد مگر آنکه خواندن متنی باعث شود تا ایدهای در ذهن فردی پدید آید و او این ایده را بپروراند و بر اساس آن اثری نمایشی خلق کند؛ به طور مثال: هنرمندی با خواندن خبری از روزنامه نمایش را به روی صحنه میبرد.
در این عمل او ایده متن را با در نظر گرفتن تمهیدات تصویری به اثری نمایشی تبدیل میکند. در واقع یک متن سادة خواندنی فقط میتواند در حکم ایدهآل برای اثری نمایشی باشد و یک متن خواندنی هرگز نمیتواند تبدیل به اثری دیدنی شود. اما نمایشنامه تفاوت اساسی با یک متن سادة خواندنی دارد و ما زمانی که در تعریف نمایشنامه از متنی خواندنی نام میبریم باید در تعریف خود تجدید نظر کنیم و در جستوجوی تعاریفی تازه از نمایشنامه باشیم. از دیدگاه ما نمایشنامه، تصویرنامهای است که با کلمات نوشته میشود و کارگردان به هنگام اجرا از این اثر تصویری ادبی نمایشی دیداری پدید میآورد.
در تعاریف آکادمیک از نمایشنامه، به عنوان اثری ناتمام یاد شده است که توسط گروه اجرایی باید به اتمام برسد. از این رو مارتین اسلین متن نمایشنامه را فقط زمانی که به روی صحنه برود، درام مینامد. در تعریف نوین ما از نمایشنامه، کارگردان فردی است که با استفاده از اشیاء و عوامل انسانی از تصویرنامة نمایشنامهنویس اثری نمایشی میآفریند. در واقع در هنگام اجرای نمایش اثری تصویری و ادبی به نمایش دیداری تبدیل میشود. در این نوشتار ما نمایشنامه را از بُعد تصویری بررسی میکنیم. زیرا هدف نمایشنامهنویس از نگاشتن نمایشنامه پدید آوردن اثری دیداری است.تصویرسازی دراماتیک
قبل از ورود به این مبحث ابتدا باید به تعریف واژگان بپردازیم. زیرا این ترکیب از دو واژة تصویر و درام ساخته شده است.تصویر
«نمایاندن اشیاء، اعمال، افکار، احساسات، ایدهها و بیان اندیشه و هر تجربة حسی و فراحسی از راه زبان است. تصویر یا صورت خیال از تلفیق اشیاء، کلمات، احساسات و اندیشههاست به هنگام خلق اثر هنری به یاری نیروی تخیل در ذهن هنرمند به وجود میآید. تصویر شعری، مجموعهای از واژگان است و نمیتوان آن را به صورت عینی دید پس به بیانی تصویر شعری انگاره یا صورت خیال است.»۱درام
«واژه نمایش (drama) در یونانی صرفاً به معنای کنش است. نمایش کنش تقلیدی است. کنش برای تقلید یا بازنمایی رفتار بشر است. عنصری که نمایش را نمایش میسازد دقیقاً بیرون و فراسوی واژهها قرار دارد و عبارت از کنش یا عملکردی است که اندیشه و مفهوم مورد نظر پدیدآورندة اثر را تحقق کامل میبخشد.»۲با بررسی در تعریف ارائه شده میتوان به تعابیر زیر دست یافت:
۱٫ تصویر از طریق زبان به نمایاندن میپردازد.
۲٫ تصویر را نمیتوان به گونة عینی دید.
۳٫ تصاویر به هنگام خلق اثر هنری به یاری نیروی تخیل در ذهن هنرمند به وجود میآید.
۴٫ تصاویر از راه زبان و واژگان ساخته میشود.
۵٫ تصاویر در درام باید وجه دیداری داشته باشد. زیرا درام به قصد اجرا نگاشته میشود.تصاویر دراماتیک
از حوزه تصویرشناسی درام از ترکیب تصاویر ساخته شده است که در برابر تماشاگران به نمایش گذاشته میشود برای شناسایی تصاویر در درام باید به واشکافی جزء به جزء درام بپردازیم.صحنه
رخدادگاه درام، مکانی است که رویداد در آن به تصویر کشیده میشود رخدادگاه شامل قید مکان و زمان نمایش است که برای
القای مفهوم نمایش و در جهت اثبات تم توسط نویسنده تصنیف میشود.اجزای صحنه
۱٫ موضوع: که در قالب داستان به تصویر کشیده میشود.
۲٫ شخصیت: شخصیت از طریق گفتار، رفتار خود داستان را به تصویر میکشاند و بدون شخصیت درام شکل نمیگیرد. یعنی درام بدون تصویر ناممکن است.
۳٫ کلام دراماتیک: کلامی است که توسط اشخاص نمایش ردوبدل میشود و علاوه بر انتقال اطلاعات شامل زوایای دید اشخاص نمایش است. در زمان خواندن نمایشنامه تصویری از اشخاص بازی در ذهن ما ساخته میشود و ما پی میبریم که آنها از چه طبقة اجتماعی هستند و چه ویژگیهایی دارند. درامنویس بر مبنای خصوصیات اشخاص بازی به نوشتن کلام دراماتیک میپردازد و از این طریق اشخاص بازی را به تصویر میکشند.
۴٫ فضا: تصویرهای دراماتیک در کنار هم معنایی میسازند این فضا در برگیرندة تصاویر است و دلالت بر معنایی میکند.
۵٫ زمان و مکان: تصویرهای دراماتیک نمیتواند معلّق در فضا رها شوند آنها برای شکلگیری نمایش نیازمند آن هستند که در مکان و زمان خاصی تثبیت شوند و حول محور آن به حرکت در آیند.تصاویر شاعرانه؛ تصاویر دراماتیک
در شرحی که حسن انوشه برای بیان تصویر نوشته است. از واژه تصویر شاعرانه استفاده میکند تصویر شعری، مجموعهای از واژگان است و نمیتوان آن را به صورت عینی دید. پس به بیانی تصویر شعری، انگاره یا صورت خیال است درام در آغاز نوعی شعر به حساب میآمد و از این رو نمیتوان میان تصاویر شاعرانه شعر و تصاویر دراماتیک نمایشنامه تمایزی قائل شد و تصاویر شاعرانه همان تصاویر دراماتیک به حساب میآید با این تفاوت که زبان در شعر روایتگر شاعر یا راوی و به طریق ترکیب واژگان در جهت فضاسازی شکل میگیرد و این فضا از طریق زبان انتقال مییابد. تمام این مراحل در درام هم اتفاق میافتد اما تصاویر شاعرانه همیشه جنبة عینی ندارد اما درام به نیت عینیت بخشیدن به تصاویر شکل میگیرد.
اما برای آنکه وارد بحث تصویر دراماتیک شویم و تفاوت آن را با تصاویر شاعرانه دریابیم ناچار به انطباق تصویر در شعر و درام هستیم و برای نظم بخشیدن به بحث تطبیقی میان دو روایت از هملت اولی نمایشنامه هملت نوشتة ویلیام شکسپیر و دومی شعر هملت سرودة احمد شاملو انجام میدهیم. اما پیش از آنکه وارد بحث شویم به یک نکته اشاره کنیم و آن مطلبی است که دکتر تقی پورنامداریان دربارة شعر احمد شاملو در کتاب سفر در مه نوشته است. وی معتقد است که «نمایشنامة معروف شکسپیر هملت از داستانهایی است که شاملو به آن توجه دارد و در مجموعه «مرثیههای خاک» شعری به نام اوست. شعر هملت فقط با در نظر گرفتن زیر و بم دقیق این داستان قابل دریافت است.»۳ از این جهت میکوشیم تا از نظر تصویری ارتباط میان شعر و نمایشنامة هملت را بررسی کنیم. نکتة دومی که لازم به ذکر است تفاوتهای میان دو روایت شعری و دراماتیک هملت است زیرا تصویرسازی هر اثر بر مبنای روایتی است که نویسنده و شاعر برای بیان اثر اتخاذ میکنند و بدون توجه به این تفاوتها بررسیها ناقص و ناتمام میماند. نمایشنامة شکسپیر بر مبنای زاویه دید سوم شخص / دانای کل/ نوشته شده است و شکسپیر تمام صحنهها را به تصویر میکشد. اطلاعاتی از این طریق به تماشاگر داده میشود که سایر شخصیتهای نمایشی از آن ناآگاه هستند یک موقعیت آیرونیک ایجاد میشود. برای مثال ما از اندیشة منفی هملت نسبت به کلادیوس آگاه هستیم و میدانیم که هملت از او انتقام میگیرد این اطلاعات میان ما و هملت ردوبدل میشود اما کلادیوس تا زمان کشته نشدن پولونیوس پور افلی از جانب هملت احساس خطر نمیکند همچنین شکسپیر حوادث پس از قتل هملت و آمدن فورتینبراس و تشییع جنازة هملت را به ما نشان میدهد. اما شعر هملت سرودة شاملو بر مبنای زاویة دید اولشخص نوشته شده و بر طبق اطلاعاتی که هملت با ما در میان میگذارد ما سایر شخصیتها را میشناسیم.با این تفاسیر در مییابیم که تصاویر در نمایشنامه هملت سه بعدی است:
۱٫ بعد اول، تصاویری که با آگاه شدن از کلام افراد به آن دست مییابیم.
۲٫ بعد دوم، تصاویری که با دیدن رفتار افراد مشاهده میکنیم.
۳٫ بعد سوم، تصاویری که ما از تضاد رفتار و کلام افراد مشاهده میکنیم.
اما تصاویر در شعر شاملو فقط به بعد اول خلاصه میشود.
۱٫ تصایری که ما از طریق کلام افراد به آن دست مییابیم:
تصاویر در شعر هملت سرودة شاملو …
بودن یا نبودن بحث در این نیست وسوسه این است.
شراب زهرآلوده به جام و شمشیر به زهر آبدیده در کف دشمن
هر چیزی از پیش روشن است و حسابشده
و پرده در لحظة معلوم فرو خواهد افتاد …۴
راوی شعر به روایت داستان میپردازد و ما با شنیدن گفتههای او پی به داستان میبریم و از این راه نقبی به شخصیت او میزنیم… راوی از شراب زهرآلوده و پرده که در لحظه معلوم خواهد افتاد سخن میگوید. این دو ترکیبهایی است که او استفاده کرده و به جای استفاده از اشاره مستقیم از زبان تصویری بهره میبرد.تصاویر در نمایشنامة هملت ویلیام شکسپیر
هملت: بودن یا نبودن. حرف در همین است. آیا بزرگواری آدمی بیشتر در آن است که زخم فلاخن و تیرهبخت ستمپیشه را تاب
آورده یا آنکه در برابر دریایی فتنه و آشوب سلاح برگیرد و با ایستادگی خویش بدان هم پایان دهد.۵
هملت از طریق کلمات اندیشه خود را در قالب تصاویر ارائه میدهد. او به جای آنکه بگوید در زندگی انسان باید تابع افراد ستمگر باشد یا اینکه در برابر آنها مقاومت کند از زخم فلاخن و تیرهبخت ستمپیشه استفاده میکند. شکسپیر اندیشه را در نهایت ایجاز در قالب تصویر میآورد. دوم آنکه در جمله انسان باید تابع افراد ستمگر باشد، تنها اندیشه قابل انتقال است اما زخم فلاخن و دریای آشوب علاوه بر انتقال مفاهیم؛ تصاویری را در ذهن ما میسازند مانند واژة زخم که در ذهن تداعیکنندة خون و درد است در تصاویری که از طریق کلام انتقال پیدا میکند دو مقوله حائز اهمیت است ما در زیر به تفکیک این دو مقوله میپردازیم:تصویرسازی از طریق رفتار
بعد دوم تصاویری که ما از رفتار افراد مشاهده میکنیم این تصاویر در اجرا توسط بازیگران به تصویر کشیده میشود اما در غالب گفتارهای متن و گاهی در متن مستتر است …
شراب زهرآلوده به جام و / شمشیر به زهر آبدیده / در کف دشمن / همه چیز / از پیش روشن است و حسابشده / و پرده/ در لحظه معلوم / فرو خواهد افتاد.
شاه: گرترود ننوشید.
شهبانو: مینوشم. خداوندگار من خواهش میکنم معذورم بدارید.
شاه: (با خود) جام زهرآلود کار از کار گذشت.
هملت: شهبانو را چه میشود؟
شاه: دید از ایشان خون میرد. بیهوش شد.
شهبانو: نه شراب. شراب. آخ هملت عزیزم شراب شراب با زهر بود / میمیرد/
هملت: اوه ننگ های … درها را ببندید یا خیانت. خائن را بگیرید/ لایرتیس میافتد./
لایرتیس: خائن اینجاست هملت و توای هملت کشته شده۶
تصویرسازی از تضاد رفتار و گفتار
«شاه: اگر چه یاد مرگ برادر گرامیمان هملت همچنان تازه است و شایسته چنان است که دلهامان اندوهگین و سراسر کشور مانند پیشانی مرد غمزده پژمرده باشد ولی بصیرت در ما چنان با طبیعت به جنگ برخاسته است که با اندوهی بس خردمندانه به یاد اوییم و در همان حال خود را نیز در یاد داریم. از این رو آنکه زمانی به جای خواهر ما بود و اینک شهبانوی ما و وارث همایون این کشور جنگاور است اگر بتوان گفت با سروری دگرگون گشته با چشمی خندان و چشم دیگر گریان با خوشی و نشاط در
مراسم تشییع و سرود سوگواری در جشن زناشویی در حالی که شادی و اندوه را در برابر میداریم او را به زنی گرفتیم.»۷
نمایشنامة هملت بر پایة تضاد رفتار و گفتارهای شاه بنیان نهاده شده است. همین عامل باعث میشود هملت در برخورد با شاه دچار تردید شود و برای غلبه بر تردید خود به اندیشه بپردازد تا بتواند به حقیقت امر دست یابد و بدینگونه تراژدی هملت رقم میخورد.
تصویرسازی از طریق کلام دراماتیک۸ با توجه به نمایشنامه و شعر هملتتصویر مفرد
تصویر مفرد تصویری که بینیاز به چیز دیگری، مستقل و خودبهخود دارای مفهوم باشد.
«برناردو: در نگهبانیات خبری نبود.
فرانسیسکو: یک موش هم نجنبید.»
نمایشنامه هملت
فرانسیسکو به جای بیان صریح و مستقیم از بیان تصویری استفاده کرده است:
«و پرده/ در لحظه معلوم/ فرو خواهد افتاد»
شعر: هملتتصویر مرکب
تصویر مرکب در موردی که مجموع چند تصویر یک تصویر کلی را تشکیل بدهد.
در اینجا مجموعهای از تصاویر مفرد وجود دارد که همسو شدهاند تا تصویر بزرگ واحدی را تشکیل دهند و تمام تصاویر را سازمان دهد.
نمونة شعر:
پدرم مگر به باغ جتسمانی خفته بود تصویر اول
که نقش من میراث اعتماد فریبکار اوست تصویر دوم
تصویر سوم و بستر فریب او کامگاه عمویم
نمونة نمایشنامه:
هملت: اوه! کاش این تن سخت سختجان میتوانست بگدازد و آب شود و همچون شبنم محو گردد این تصویر مرکب از تلفیق تصاویر مفرد ساخته شده است برای مثال
تصویر اول
اوه! کاش این تن سخت سختجان میتوانست بگدازد
تصوی دوم
اوه! کاش این تن سخت سختجان میتوانست آب شود.تصویر مفرد مفصل
تصویر مفرد مفصل عبارت است از ساختن یک تصویر مفرد اما تصویری که در بردارندة بیش از دو ویژگی باشد.
تصاویر فرعی: مشخصة این نوع تصاویر آن است که در این تصویر تمام تصاویر جزئی موجود در ارتباط با یک تصویر اصلی و محوری قرار دارد، به طوری که دیگر تصویرها از آن زاییده شدهاند.
در اینجا نیز میتوان از مثالهای قبلی بهره جست.
نمونة شعر
پدرم مگر به باغ جتسمانی خفته بود
تصویر محوری
که نقش من میراث اعتماد فریبکار اوست/ تصویر جزئی
و بستر فریب او کامگاه عمویم تصویر جزئی
با حذف تصویر محوری ارتباط مضامین فوق به یکباره از هم گسسته میشود «که نقش من میراث اعتماد فریبکار اوست و بستر فریب او کامگاه عمویم.»
نمونه نمایشنامه
«هملت: اوه! کاش این تن سخت سختجان میتوانست بگدازد و آب شود و همچون شبنم محو گردد»
اوه! کاش این تن سخت سختجان میتوانست بگدازد تصویر محوری
تن سخت میتوانست آب شود تصویر جزئی
تن سختجان میتوانست چون شبنم محو شود تصویر جزئی
تصاویر متداخل: این تصاویر مرکب به تصویر دیگری که از نظر ساختار مانند باشد متکی است باز هم میتوان از دو مثال فوق بهره جست زیرا تصاویر جزئی از لحاظ ساختار متکی به تصویر محوری است و حذف تصاویر محوری باعث زیر پا گذاشتن ارتباط معنایی تصاویر میشود زیرا تصاویر محوری مربع تصاویر جزئیاند و در ارتباط با تصاویر محوری است که تصاویر جزئی دارای معنی میشود.تصویر تمثیلی:
تصویر تمثیلی تصویری مرکب است که بر اساس یک حکایت واقعی یا فرضی بنا شود البته مشروط بر آنکه از یک قهرمان یا یک حادثه مفرد تجاوز نکند.
نمونه شعر:
«پدر مگر به باغ جتسمانی خفته بود؟» اشاره به زیتونستانی در دامنة غربی زیتون بود. با فاصلة یک تیر پرتاب از وادی قدرون که اکثر اوقات عیسی مسیح به آنجا میرفت همواره کسانی که غم و اندوه به سراغشان میآمد بدانجا پناه میبرند و تسلی
مییافتند بنا بر برخی روایات عیسی (ع) در این محل دستگیر شد»۹
نمونة نمایشنامه
«و کفشهای مادرم در آن روز که اشکریزان بسان نیوبه(Niobe) دنبال نعش پدر بیچارهام میرفت هنوز فرسوده نشده.»۱۰
اشاره به نیوبه دختر تانتان و زن آمفیر پادشاه تب که هفت پسر و هفت دختر داشت و همه به تیرآپولون و دیان کشته شدند و مادر بیچاره از اندوه سنگ شد.»تصویر بیانی:
تصویر بیانی مشخصة این نوع تصویر آن است که کاشف مفاهیمی باشد که تصویر به خاطر بیان آن ساخته شده به گونهای که این تصویر عهدهدار توضیح حالتهای گوناگون پدیدة مورد نظر باشد و تصاویر جزئی که در ضمن این تصویر قرار دارند و به کار کشف این مفاهیم میپردازد.
نمونة نمایشنامه
هملت: تفو … بر این جهان باغی پر از گیاه هرز که دانه برآورده و چیزهای پست و نابهنجار آن را در تصرف گرفته …
در اینجا هملت جهان را به گیاهی که علفهای هرز آن را پوشانده همانند میسازد.
نمونة شعری
«با این همه آن زمان که حقیقت چون روح سرگردان بیآرامی بر من آشکار شد.» این تصویر اشاره به حضور پدر هملت میکند که در قالب روحی به هملت ظاهر شد و برخی از حقایق را برای او بیان نمود.فضا :
فضا در نمایشنامه به دو صورت معرفی میشود.
۱٫ از طریق توضیح صحنه به صورت واضح و آشکار
۲٫ از طریق کلام دراماتیک به صورت مستتر در متن
نمایشنامهنویس برای اینکه متن تأثیر بیشتری در ذهن بیننده بگذارد از فضاسازی استفاده میکند. فضاسازی در واقع ساختن تصاویر بر مبنای حالت و ایده خاص نمایشنامهنویس میباشد.
۱٫ توضیح صحنه
تطبیق تصویرسازی در توضیح صحنه با توصیفهای شاعرانه در شعر:
توضیح صحنه، شرحی است که نمایشنامهنویس برای بیان حرکت بازیگران، دکور، نور و در نهایت برای چگونگی شکلگیری فضای صحنهای مینویسد. در توضیح صحنه به بیان وضع صحنه و ذکر اعمالی که در آن میگذرد میپردازد و نمایشنامهنویس در توضیح صحنه باید در نهایت سادگی به نکاتی که دارای جنبه نمایشی و تصویری است اشاره کند.
اما آنچه در توضیح صحنه لازم به تذکر است این است که نمایشنامهنویس با زبان گزارش به بیان ذهنی خود از اجرا میپردازد و میکوشد با زبان گزارش به تصاویر ذهنی خود عینیت ببخشد او بر مبنای تفکر نمایش، نوع پوشش، نوع ابزار و صحنه و تمام آنچه که میتواند به معرفی اولیه کاراکتر کمک کند مینویسد.محل قرارگیری بازیگران بر صحنه:
نمایشنامة هشتمین سفر سندباد: بهرام بیضایی۱۱
دوازده نفر در دو ستون محور بر سکو مینشینند تصویری است به نشانه ملاحان تصویری نیست
حرکت برجسته بازیگران در صحنهنمایشنامة هشتمین سفر سندباد:
مردی با شتاب وارد میشود زنگ راست را به صدا در میآورد مردی با شتاب وارد میشود زنگ چپ را به صدا در میآورد مردم باشتاب داخل میشوند تصویری است هر دو میخواهند چیزی بگویند. تصویری نیست
که صدای خندة شعبدهباز بلند میشود. تصویری نیست همه به او خیره میشوند. شعبدهباز میخندد. تصویری است
الف. واژة نشانه: این واژه بیانگر تصویری نیست.
ب. هر دو میخواهند چیزی بگویند: برای اینکه نویسنده حالت گفتوگو را تجسم نکرده.
صدای خنده شعبدهباز بلند میشود: این بیانگر صدای بازیگر است و ارتباطی با تصویر ندارد.
۳٫ پوشش و لباس بازیگران
نمایشنامه عروسی خون۱۲: فدریکو گارسیا لورکا
«عروس وارد میشود لباس سیاهی به رسم سال ۱۹۰۰٫ م. به تن دارد با دنبالة بلند و پلیسه، بالای روسری او تاجی از بهار نارنج گذاشته شده است.»
واژه لباس به رسم سال ۱۹۰۰٫ م. تصویری نیست و با حذف این قسمت این توضیح صحنه تصویری است.حس بازیگران و استیل بازیگران و نحوه استفاده آنان از وسایل:نمایشنامة هشتمین سفر:
شعبدهباز وحشتزده، شمشیر میکشد و نومیدانه دفاع میکند.
بازیگر باید با میمیک و ژست خاص از واژه وحشتزده و نومیدانه تصویری بسازد. نویسنده اگر بخواهد این لحظه را به تصویر بکشد باید بنویسد شعبدهباز شمشیر میکشد و در حالی که به چشمان سندباد خیره شده شمشیر از دستش میافتد.
اما نمایشنامه برای اجرا نوشته میشود و بسیاری از تصاویر توسط بازیگران و طراحان صحنه آفریده میشود.دکور و صحنهآرایی:عروسی خون:
اتاق سفیدی با طاقهای گنبدی کوچک و دیوارهای ضخیم و سخت طرف راست و چپ پلههای سفید و عمق صحنه اتاق بزرگ نیمه دایره و دیوارها نیز سفیدی درخشانی دارند این اتاق خیلی ساده شکوه یک کلیسا را دارد.
ترکیب این اتاق ساده شکوه یک کلیسا را دارد. تصویری نیست بلکه توصیفی شاعرانه است … اما سایر بخشهای این قسمت تصویری است. نمایشنامهنویس با استفاده از صفت درخشان و واژه شکوه جنبه شاعرانهای به توضیح صحنه داده است.ورود و خروج:عروسی خون:
داماد وارد میشود و عروس را میبوسد تصویریریتم صحنه:عروسی خون:
همه با هم شروع میکنند به حرف زدن تصویرینور و شدت میزان آن در صحنه:هشتمین سفر سندباد:
صحنه اندکاندک و سپس ناگهان با نور تند روشن میشود و ملاحان چشمها را با دست گرفته بعد آهسته دستها را کنار میبرند و چشمها را باز میکنند تصویریآرایش و گریم شخصیتهای نمایش:عروسی خون:
پدر عروس وارد میشود پیرمردی است با موهای سفید براق و گردنی کج تصویریاسباب و ابزار شخصیتهای نمایش:هشتمین سفر سندباد:
کاتب با خورجین کاغذ و کتاب پیش میآید که: تصویری
حرکات موزون:
این حرکات در چارچوب ریتم صحنه میگنجد اما از آنجا که این مقوله بسیار گسترده است به تنهایی ذکر میکنیم.
نمایشنامه هشتمین سفر سندباد:
«چند ملاح؛ با صورتک تصویری و حرکات کند و سنگین به تقلید رقص غریبی میکنند تصویری نیست»
رقص غریب تصویری نیست یک توصیف است که بازیگران در لحظه اجرا باید آن را به تصویر بکشند.معرفی زمان و مکان:
عروسی خون
جنگل، شب است. تنه مرطوب و عظیم درختان تصویری است. محیطی دلواپس و نگران تصویری نیست»
در واژه محیط دلواپس استفاده از آشناییزدایی است … که تکنیک شاعرانهای است … و نگرانی و دلواپسی که از خصوصیات انسان است به محیط ارجاع داده شده است.موسیقی:
عروسی خون
مادر: تو توی فکر چی هستی.
عروس: فکر چیزی نیستم.
مادر: مراسم خستهکننده است و سنگین.
صدای گیتارها بلند میشود تصویری نیست
اگر نوشته میشد فردی در گوشه سالن گیتار میزند آن وقت تصویری بود …
اما اینجا به صدای گیتارها اشاره شده است…فضای مستتر در متن:
از طریق ترکیب واژگان فضایی ساخته میشود. که این فضا محسوس نیست اما میتوان این فضا را با واژگان توصیف کرد و عناصر سازندة آن را تا اینجا اشاره کردیم:
توضیح صحنه، نویسنده با عناصر بصری در ارتباط است زبان توضیح صحنه گزارشی است اما گاهی به توصیف شاعرانه نزدیک میشود و این زمانی است که تصویر جنبة ذهنی پیدا میکند و با صفت و کیفیت امر در تماس است ماننددر اعماق: ماکسیم گورکی
«زیرزمینی که بیشتر شبیه یک غار میباشد. از سقف آن قلوهسنگهایی دودگرفته مانند دندان کرمخوردهای پیداست.»۱۳
دندان کرمخورده ترکیب شاعرانهای نیست اما توصیف قلوهسنگها به دندان کرمخورده ناشی از نگاه شاعرانه است.
اما گاهی شاعر به جای توصیف شاعرانه که جنبة ذهنی دارد میکوشد به بیان عینی و تصویری دست یابد مانند شعر زیر از مهدی اخوان ثالث:
«سگی با استخوان خشک سرگرم است
فغانهای سگی ولگرد میآید به گوش
دو عابر در سکوت کوچه میگویند و میخندند»۱۴
واژة فغان به جای ناله به تصویر حالت ادبی داده. دومین عاملی که این بند را به شعر نزدیک کرده وزن است که بر وزن مفاعیلن نوشته شده است … اما گاهی شاعر به ترکیب توصیف و تصویر دست مییابد … مانند شعر زیر از مهدی اخوان ثالث «کنار شعر بیغم خفته غمگین کلبهای مهجور»
بیغم، غمگین و مهجور صفت است.
«کنار شعر بیغم کلبهای مهجور خفته.» در اینجا شاعر از عنصر آشناییزدایی ترکیبهای شهر بیغم ـ کلبهای مهجور خفته را میسازد.
برای بررسی تفاوتهای فضاسازی تصویره در شعر و نمایشنامه دو اثر ادبی «شعر آیههای زمینی فروغ فرخزاد» نمایشنامه «مکبث ویلیام شکسپیر» را مورد مطالعه قرار میدهیم تا تفاوت تصویرسازی میان آن دو درک شود.آیههای زمینی:
«آنها غریق وحشت خود بودند / و حس ترسناک گنهکاری/ ارواح کر و کورشان را مفلوج کرده بود.»
مردم گروه ساقط مردم/ و دلمرده و تکیده و مبهوت
در زیر بار شوم جسدهاشان / از غربتی به غربت دیگر میرفتند
و میل دردناک جنایت / در دستهایشان متورم میشدمکبث :
«مکبث: نمیتوانی بگویی که من به این کار دست زدهام! نه! گیسوان خونیت را در برابرم مجنبان
راس: آقایان ـ برخیزید. حال شهریار خوش نیست.
لیدی مکبث: بنشینید دوستان عزیز، شهریار اغلب آن هم آغاز جوانیاش بدین گونه بوده است خواهش میکنم بنشینید حمله بیماری زودگذر است و پس از لحظة در خور گذر اندیشهای دوباره به خود باز میآید اگر خیلی بدو توجه کنید بیشتر پریشانش میسازید و بیماریاش را شدت میبخشید.
مکبث: آری و مردی دلیر که یارای نگریستن به روی کسی دارد که رنگ از رخ شیطان میبرد.
لیدی مکبث: پند بیهوده است! باز این نقش پرداختة ترس شماست.
این همان خنجر موهومی است که میگفتید به قصد دانکن برکشیدهاید این همه اخم و ادا برای چیست از اینها گذشته شما فقط چشم بر یک صندلی دوختهاید.
مکبث: تمنا میکنم بدان جا بنگر ببین. بنگر. هان چه میگویی؟
مرا پروائی نیست اگر میتوانی سرت را بجنبانی پس سخن بگوی اگر ستونها و گورها کسانی را که به خاک میسپاریم باز گرداند چینهدان مرغان لاشخورها را به گور تبدیل خواهم کرد.
شبح میرود
بیش از امروز در روزگاران باستان بیش از آنکه قوانین بشری منشها و خوبیها را ملایم کند خون ریخته شده و از آن هنگام جنایاتی صورت گرفت که شنیدنش برای گوش سهمگین است. زمانی بود که همین که مغز آدمی از هم میپاشید جان میسپرد و همه چیز پایان مییافت ولی اینک مردگان با بیست زخم کاری بر سر باز از جای بر میخیزند و ما را از جایگاهمان میرانند. این از چنین قتلی نیز شگفتانگیزتر است ….
لیدی مکبث: سرور گرانقدر من یاران گرامیتان شما را میخوانند.
مکبث: از یاد برده بودم یاران ارجمند تعجب مکنید من ناخوشی شگفتی دارم که در نظر کسانی که میشناسندم چیزی نیست.»
فضای شعر فروغ فرخزاد با نمایشنامة مکبث شکسپیر همانند است اما نحوة فضاسازی این دو اثر متفاوت است. به عنوان مثال در این قسمت از نمایشنامه ـ لیدی مکبث به خوبی آگاه است که خنجری که مکبث به سوی دانکن کشیده موهوم نبوده بلکه دانکن توسط مکبث به قتل رسیده است اما برای آنکه جنون مقطعی مکبث را بپوشاند از این ترفند بهره میجوید در این لحظه یک آیرونی اتفاق میافتد. زیرا لیدی مکبث و تماشاگران به دروغ لیدی مکبث واقف هستند.
ویلیام شکسپیر از طریق تضاد در رفتار و گفتار لیدی مکبث به تصویرسازی شخصیت او میپردازد و ما از این تصاویر به شناخت لیدی مکبث دست مییابیم اما فروغ فرخزاد در ادبیات فوق فقط با ترکیب واژگان به تصویرسازی میپردازد دوم آنکه شعر فروغ روایت مستقیم یک حادثه است اما درام شکسپیر به طرح موقعیتی میپردازد. تصویرسازی در درام فقط زمانی میسر است که درامنویس بخواهد از طریق شخصیت رویدادی را به نمایش بگذارد. در اینجا او از یک موقعیت آیرونیک بهره میگیرد و این اتفاق فقط در درام میافتد.
در ادبیات فارسی کهن، ادبیات نمایشی به عنوان یک نوع مستقل ادبی وجود ندارد؛ولی جنبههای نمایشی در دیگر انواع ادبی، به چشم میخورد.در مقاله حاضر، نخست تعریف نمایش و سپس وجوه تمایز آن از ادبیات، براساس مفهوم تماس در نظریه ارتباطی رومن یاکوبسن و به شیوه مباحث فلسفه ادبیات، ارائه شده است.آنگاه براساس نمونههای منظوم و منثور و بررسی ویژگیهای نمایشی آنها، استدلال شده است که زبان، خاصه در اشکال متکامل خود، به طور طبیعی تا حد زیادی جنبه نمایشی دارد.بر همین اساس، در پایان، نتیجهگیری شده که اگر از این دیدگاه به آثار ادبی فارسی نگریسته شود، جنبههای نمایشی، نه تنها در ادبیات داستانی؛بلکه حتی در ادبیات غنایی نیز دیده میشود.
ادبیات حماسی
مقدمه
در این نکته که حماسه ی ملی ایران بنیانی اساطیری دارد، اکثر دانشمندان اتفاق نظر دارند، اما باید چگونگی و کیفیت گذار از اسطوره به حماسه را در شاهنامه، تا آن جا که مقدور است، بررسی و تحلیل کرد. اساطیر هر ملتی پیرامون آفرینش، ایزدان، انسان و طبیعت، و ارتباط میان انسان و هستی، و نگهدارنده ی کهن نمونه های آن ملت است. از این رو، اسطوره های شاهنامه به نوعی روایتگر ساختارهای اجتماعی، آیین ها و نمونه های اخلاقی و رفتاری ایرانیان باستان به شمار می روند.
از سوی دیگر، حماسه به روایاتی طولانی گفته می شود که عمدتن منظوم اند و «به زبانی پهلوانانه سروده شده، از دلاوری های پهلوانان و شاهان بلندآوازه و قهرمان قوم در زمانی بسیار کهن (ولی نه آغازین بدان گونه که در اساطیر وجود دارد)، یا در عصر تاریخی و از فتوحات جهان گشایانه ی آنان یاد می کنند.
در حماسه نیز می توان با رفتارهای اجتماعی و ساختار قومی آشنایی پیدا کرد، اما در اساطیر بیشتر با برداشت های جهان شناختی روبه رو هستیم.
اسطوره و حماسه گاه چنان در هم ادغام شده اند که نمی توان آنها را کاملاً از هم جدا کرد. مثلن کیومرثِ شاهنامه را نمی توان کاملن از گیومرتن اساطیری جدا پنداشت. چون این دو مکمل یکدیگرند.
کیومرث شد بر جهان کدخدای نخستین به کوه اندرون ساخت جای. کیومرث در اوستا gayo. Maretan و در پهلوی gayomard به معنای «زندگی میرنده» نام نخستین انسان است. در بندهش آمده که کیومرث پهنایش با درازایش برابر است، او را بیشتر به نطفه ی نخستین شبیه می سازد تا انسان واقعی و میان او و آسمان که آن هم درازا و پهنایش برابر است، نوعی شباهت و ارتباط دیده می شود. (بهار، ۱۳۷۵: ۴۹) این نطفه همان تخمه ی کیومرث است که از آن گیاه ریواس رویید که به نخستین جفت انسان، یعنی مشی و مشیانه مبدل شد (یار شاطر، ۱۳۶۸: ۵۲۶)
معمولن در اساطیر همه ی اقوام، خدایان اساطیری به نیاکان و فرمانروایان برتر تبدیل می شوند یا برعکس، «خدایان اساطیری گذشته خدایی را فرو نهاده، از عالم اساطیر به جهان حماسه فرود آمده اند و در عداد فرمانروایان و پهلوانان بزرگ و آغازین قوم خویش قرار گرفته اند.» (همان: ۹۵)
کاربردهای امروزی
اینترنت انعطاف پذیری بیشتری را در مورد ساعتهای کاری و موقعیت جغرافیایی فراهم میسازد بویژه با گسترش اتصالهای پرسرعت و نرمافزارهای کاربردی وب. امروزه اینترنت تقریباً از همه جا و به طرق مختلفی قابل دسترسی است، بویژه از طریق دستگاههای متحرک اینترنتی (Mobile Internet Device)، تلفن همراه، جعبههای بازی دستی(Handheld Game Console) و مسیریابهای سلولی(Cellular Routers) که به کاربران اجازه میدهد که هرکجا شبکههای بی سیم وجود دارد به اینترنت متصل شوند.
با وجود محدودیت اندازه صفحه کوچک دستگاههای جیبی، خدمات اینترنت مانند وب و پست الکترونیک قابل استفادهاند. اینترنت همچنین بازار بزرگی برای شرکتها شدهاست. برخی از بزرگترین شرکتهای دنیا با بهره گیری از ماهیت کم هزینه تبلیغات و دادوستد اینترنتی (که به دادوستدالکترونیک(E-Commerce) مشهور است) بزرگ شدهاند.این سریعترین راه برای انتشار همزمان اطلاعات بین افراد متعدد است. اینترنت متعاقباً راه و رسم خریدکردن را نیز متحول ساختهاست. به عنوان مثال یک فرد میتوانند کالایی مانند یک لوح فشرده(CD) را به صورت برخط(Online) سفارش داده و ظرف چند روز آن را از طریق پست دریافت کند و یا مستقیماً آن را در رایانهاش بارگیری(Download) نماید.اینترنت همچنین امکانات بزرگی برای بازاریابی شخصی (Personalized Marketing) به ارمغان میآورد و بیشتر از هر رسانه تبلیغاتی دیگری به یک شرکت امکان تبلیغ خصوصی محصول برای یک فرد و یا گروهی از افراد را میدهد.از نمونههای بازایابی شخصی میتوان به اجتماعات برخطی چون Facebook، Orkut، ،Twitter، Friendster، Myspace و مشابه آنها اشاره کرد که هزاران کاربر به عضویت آنها در میآیند تا خود را تبلیغ کنند و به صورت برخط دوست بیابند. بسیاری از آنها نوجوانان و جوانان بین ۱۳ تا ۲۵ سال هستند.وقتی که آنها خود را تبلیغ میکنند، علایق و سرگرمیهای خود را نیز تبلیغ مینمایند و شرکتهای بازاریابی برخط(Online Marketing) نیز از آن سود میجویند تا به اطلاعاتی در مورد اینکه هریک از این کاربران معمولاً جه کالاهایی را به صورت بر خط میخرند، دست یابند و محصولات شرکت خود را برای کاربران مورد نظرشان تبلیغ کنند.
به اشتراک گذاری آنی و کم هزینه ایدهها، دانش و مهارتها، با کمک نرمافزارهای تشریک مساعی (Collaborative Software) کارهای مشارکتی را بسیار آسانتر نمودهاست. گروهها نه تنها میتوانند به ارزانی ارتباط برقرار کنند و ایدهها را به اشتراک بگذارند، بلکه در وهله اول به دلیل دسترسی بسیار گسترده اینترنت تشکیل گروهها آسانتر میشود.مثالی از این موضوع، جنبش نرمافزار آزاد است که محصولاتی چون لینوکس، فایرفاکس موزیلا و اپنآفیس بوجود آورد. "گپ" اینترنتی چه به شکل اتاقهای گپ IRC و چه به شکل پیام رسانی فوری (Instant Messaging) به همکاران اجازه میدهد که به راحتی ضمن کارکردن پشت رایانه هایشان با یکدیگر در تماس باشند. پیامها حتی راحت تر و سریعتر از سیستم پست الکترونیکی مبادله میشوند. این سیستمها میتوانند به گونهای توسعه یابند که امکان مبادله فایل و یا تماس تصویری را نیز به کاربران ارائه دهند.(مانند Yahoo Messenger)
سیستمهای کنترل نسخه (Version Control) به گروههای همکاری کننده اجازه میدهد که بر روی اسناد اشتراکی کار کنند، بدون اینکه تصادفاً کار یکدیگر را رونویسی کنند و یا منتظر رسیدن اسناد به دستشان باشند تا بتوانند کار خود را بر روی اسناد انجام دهند. تیمهای تجاری و پرژهای میتوانند تقویمها را نیز در کنار اسناد و اطلاعات به اشتراک بگدارند. چنین هماهنگیهایی در طیف وسیعی از موضوعات مانند پژوهشهای علمی، تولید نرمافزار، برنامه ریزی کنفرانس وفعالیتهای سیاسی صورت میگیرد. همکاریهای سیاسی و اجتماعی با گسترش دسترسی به اینترنت و افزایش سوادرایانهای افزایش مییابد. از رویدادهای فلش ماب در اوایل ۲۰۰۰ تا استفاده از شبکههای اجتماعی در اعتراضات به انتخابات ۲۰۰۹ در ایران. اینترنت به افراد این امکان را میدهد که به طرز بسیار موثر تری از هرروش دیگری با هم کار کنند.
اینترنت امکان دسترسی از راه دور به رایانههای دیگر و انبارههای اطلاعات در هرجای دنیا که باشندرا به کاربران رایانه میدهد. آنها میتوانند برای این کار، در صورت نیاز، از فناوریهای امنیتی، رمزنگاری و احراز هویت نیز استفاده کنند. مثلاً یک حسابدار که در منزل خود نشستهاست میتواند حسابرسی دفاتر شرکتی را که در کشور دیگری قرار دارد، بر روی سروری که در کشور سومی قرار گرفته و توسط متخصصینی در کشور چهارم نگهداری میشود، انجام دهد ویا یک کارمند اداره میتواند در هر جای دنیا که باشدمی تواند یک نشست میزکاردور (Remote Desktop) رااز طریق اینترنت و یک شبکه خصوصی مجازی (VPN) ایمن به رایانهاش در اداره باز کند.
خدمات
اطلاعات
بسیاری از افراد واژههای "اینترنت" و "وب جهان گستر"(یابه صورت کوتاه "وب") را به جای هم بکار میبرند، حال آنکه این دو واژه معناهای متفاوتی دارند. وب جهان گستر مجموعهای جهانی از اسناد و تصاویر و سایر منابعی است که به وسیله ابرپیوندها با یکدیگر ارتباط منطقی دارند و با استفاده از شناسههای منبع یکنواخت (به انگلیسی: Uniform Resource Identifier) ویا به اختصار URI مورد مراجعه قرار میگیرند. URIها به ارائه دهندگان اجازه میدهد که سرویسها و مشتریان را به صورت سمبولیک مشخص نمایند. تا مکان یابی و آدرس دهی وب سرورها، سرورهای پرونده و سایر پایگاه دادههایی که اسناد را ذخیره میکنند و همچنین عرضه دسترسی به منابع از طریق پروتکل HTTP، اصلیترین پروتکل حامل وب، را ممکن سازند.HTTP تنها یک از صدها پروتکلی است که روی وب استفاده میشود. وب سرویسها نیز میتوانند از این پروتکل برای ارتباط استفاده کنند.
مرورگرهای وب جهان گستر مثل اینترنت اکسپلورر مایکروسافت، فایرفاکس، اپرا، سافاری اپل، و گوگل کروم با استفاده از ابرپیوندهای تعبیه شده درون صفحات، به کاربران امکان میدهند از یک صفحه وب به صفحه دیگرگردش کنند. این اسناد ممکن است ترکیبی از دادههای رایانهای شامل گرافیک، صدا، متن ساده، ویدیو، چندرسانهای و محتوای تعاملی شامل بازی، برنامههای اداری و نمایشهای علمی باشد. از راه پژوهشهای اینترنتی برپایه جستجوی کلیدواژهها با استفاده از موتورهای جستجوی وب مثل یاهو و گوگل کاربران میتوانند به سرعت و سادگی به حجم گسترده و متنوع اطلاعات بر خط دسترسی داشته باشند. در مقایسه با دانشنامههای چاپی و کتابخانههای سنتی، وب جهان گستر امکان عدم تمرکز اطلاعات را فراهم ساختهاست. وب همچنین به افراد و سازمانها توانایی انتشار ایدهها و افکارشان را برای شماربسیاری از مخاطبین بالقوه با هزینه وتاخیر زمانی کمینه میدهد. انتشار یک صفحه وب، وب نوشت، یا ساخت یک وبگاه هزینه اولیه بسیار پایینی دارد و سرویسهای رایگان نیز وجود دارند، هرچندکه انتشار و نگهداری وبگاههای بزرگ و حرفهای بااطلاعات جذاب، متنوع و به روز هنوزمشکل و پرهزینهاست. بسیاری از افراد، شرکتها و گروهها از وب نوشت هاکه به گستردگی برای یادداشتهای روزانه به روزشدنی به کارمی روند نیز استفاده میکنند.برخی از سازمانهای تجاری کارکنان خود کارکنان خود را تشویق میکنند که در حوزه تخصص خود توصیههایی را در وبگاه ارائه دهند، به این امید که با دانش تخصصی و اطلاعات رایگان، بازدیدکنندگان را تحت تاثیر قراردهند وبه شرکت خود جذب کنند. نمونه این روش در مایکروسافت دیده میشود که نرمافزارنویسان این شرکت، وب نوشتهای شخصی خود را منتشر میکنند تا علاقه عمومی را نسبت به کارشان بینگیزند.
تبلیغ برخط در صفحات وب پربیننده میتواند سود زیادی در برداشته باشد. دادوستدالکترونیک یا فروش محصولات مستقیماً از طریق وب نیز به رشد خود ادامه میدهد. در روزهای نخست وب، وبگاهها تنها مجموعهای از پروندههای متنی اچ تی امال(HTML) کامل شده و منزوی بود که بر روی وب سرورها ذخیره میشدند. به تازگی وبگاهها توسط نرمافزارهای مدیریت محتوا و ویکی و با محتوای اولیه اندک ساخته میشوند. مشارکت کنندگان سیستم پایگاه دادههای اصلی را توسط صفحات ویرایشگری که به همین منظور ساخته شدهاند با محتوای مورد نظر پر میکنند، حال آنکه بازدیدکنندگان تنها شکل نهایی HTML صفحات را میبینند. پروسه گرفتن محتوای جدید و دردسترس قرار دادن آن برای بازدیدکنندگان مورد نظر ممکن است شامل سیستمهای سردبیری، تاییدی و امنیتی باشد.
ارتباط
پست الکترونیک یکی از سرویسهای ارتباطی مهم در دسترس بر روی اینترنت است. مفهوم فرستادن پیامهای متنی الکترونیکی که به گونهای به نامهها و یادداشتهای پستی میماند، قدمتی بیش از اینترنت دارد. امروزه یکی از مسایلی که میتواند حائز اهمیت باشد درک تفاوت بین پست الکترونیک اینترنتی و سامانههای پست الکترونیکی داخلی است. یک نامه الکترونیکی اینترنتی ممکن است از شبکههای مختلفی عبورکند و بر روی ماشینهای مختلفی به صورت رمزنشده دخیره شود که از کنترل فرستنده و گیرنده نامه کاملاً خارج اند. دراین مدت کاملاً امکانپذیر است که این نامه توسط اشخاص ثالثی محتوای آن خوانده و یا حتی دستکاری شود. سامانههای پست الکترونیکی کاملاً داخلی که در آن نامه هاهرگزازمحدوده شبکه داخلی سازمان خارج نمیشوند بسیار ایمن تر هستند، هر چند که در هرسازمانی کارکنان فناوری اطلاعات و یا پرسنل دیگری هستند که شغلشان در ارتباط با نظارت و گاهی دسترسی به نامههای دیگران است. تصاویر و اسناد و سایر پروندهها نیز میتواند به صورت پیوست نامه الکترونیک فرستاده شود. نامههای الکترونیکی را میتوان به چندین نشانی پست الکترونیکی رونوشت نمود.
تلفن اینترنتی نیز سرویس ارتباطی دیگری است که با پیدایش اینترنت امکانپذیر شد. صدا روی پروتکل اینترنت(VoIP) نام پروتکلی است که زیر بنای همه ارتباطات تلفنی اینترنتی است. ایده آن در اوایل دهه ۱۹۹۰ همراه با برنامههای واکی-تاکی گونه برای رایانههای شخصی ظهور کرد. در سالهای اخیر سیستمهای VoIP سادگی استفاده و راحتی تلفنهای معمولی را پیدا کردهاند. فایده این کار ان است که چون ترافیک صدارااینترنت حمل میکند، VoIP هزینه بسیار کمی دارد و حتی میتواند رایگان باشد. به ویژه برای آن دسته از اتصالات اینترنت که همیشه برقرارند (مانند مودم کابلی یا ADSL) گزینه مناسبی است. VoIP در حال پخته شدن و تبدیل شدن به رقیب جایگزینی برای سیستمهای تلفن سنتی است. همکنشپذیری بین عرضه کنندگان مختلف بهبود یافته و امکان برقراری و یا در یافت تماس با تلفنهای معمولی نیز به وجود آمدهاست. کارتهای شبکه ساده و ارزان VoIP نیز در دسترس هستند که نیاز به وجود رایانه برای استفاده از VoIPرا ازبین میبرند.
کیفیت صدا از یک تماس تا تماس دیگر تغییر میکند، اما غالباً کیفیت برابر یا بهتر از تلفن معمولی است. مشکلاتی که برای VoIP باقی میمانند، گرفتن شماره تلفنهای اظطراری و قابلیت اطمینان است. در حال حاضر تعدادی از ازائه دهندگان VoIP سرویس شمارههای اظطراری را ارائه میدهند اما هنوز به صورت جهانی در دسترس نیست. تلفنهای سنتی انرژی را از خط تلفن میگیرند و در صورت قطع برق میتوانند همچنان عمل کنند. برای VoIP این امکان بدون استفاده از منبع تغذیه پشتیبان برای تغذیه تجهیزات تلفن و دسترسی به اینترنت، وجود ندارد. VoIP همچنین محبوبیت روز افزونی بین علاقهمندان بازیهای کامپیوتری به عنوان شکلی از ارتباط بین بازیکنان مییابد.
انتقال داده
اشتراک فایل نمونهای از انتقال مقادیر بزرگ داده از طریق اینترنت است. یک فایل رایانهای را میتوان به صورت پیوست نامه الکترونیکی به دوستان و همکاران فرستاد. میتوان آن را دریک وبگاه ویا اف تی پی سرور( FTP Server) بارگذاری (Upload) نمودتا به آسانی توسط دیگران بارگیری(Download) شود. میتوان آن را در یک "مکان مشترک" در یک کارسازپرونده(File Server) قرار دارد تا به سرعت و آسانی در اختیار همکاران قرار گیرد. بار سنگین بارگیریهای شمار زیاد کاربران را میتوان با به کاربردن کارساز(سرور)های آینه و شبکههای تظیر-به-نظیر کاهش داد. دسترسی به فایل را میتوان از طریق تصدیق هویت کاربر کنترل کرد. انتقال فایل بر روی اینترنت را نیز میتوان با رمزگذاری در پوشش ابهام قرار داد. دستیابی به فایل ممکن است در گرو پرداخت مبلغی باشد که میتواند توسط کارت اعتباری پرداخت شود. مبدا و اعتبار فایل از طریق امضای دیجیتال و یا MD۵ و سایر روشهای هضم پیام قابل بررسی است. این ویژگیهای ساده اینترنت در مقیاس جهانی، به تدریج تولید، فروش و توزیع هر چیزی را که قابل ارائه به صورت فایل باشد را تغییر میدهد که این چیزها شامل همه انتشارات چاپی، محصولات نرمافزاری، اخبار، موسیقی، فیلم، ویدیو، عکاسی، گرافیک و آثار هنری دیگر میباشد.
رسانه جریانی(Streaming Media) همان عملی است که بسیاری از پخش کنندگان صدا و سیما، به واسطه آن، برنامههای خودرا از طریق اینترنت به صورت زنده پخش میکنند.(به عنوان مثال BBC) آنها امکان دیدن برنامههای غیر همزمان ضبط شده را نیز به کاربران میدهند. گروهی از آنها صرفاً برنامههای خود را از طریق اینترنت پخش میکنند. این بدین معنی است که یک رایانه میتواند به این رسانههای برخط، شبیه به همان صورتی که پیش از این تنها از طریق گیرندههای رادیو و تلویزیون امکانپذیر بود دست یابد. پادکستها گونه دیگری از پخش اینترنتی هستند که فایل صوتی توسط رایانه بارگیری میشود و سپس به یک پخش کننده رسانه قابل حمل منتقل میشود تا بتوان بعداً در حرکت بدان گوش داد.
وب بین (Webcam)ها را نیز میتوان گونه کم هزینه تر رسانه جریانی دانست. اگرچه برخی از وب بینها تصویر با ترخ فریم کامل میدهند اما غالباً تصویر کوچک است و به کندی به روز میشود. کاربران اینترنت میتوانند حیواناتی را دریک جنگل افریقایا گزارش تصویری از ترافیک در یک میدان را به صورت زنده و بی درنگ تماشا کنند و یا بر روی داراییهای خود از راه دور نیز نظارت بصری داشته باشند.محبوبیت اتاقهای گپ ویدیویی ویا کنفرانس تصویری نیز با افزایش تعداد کاربرانی که وب بین دارند، افزایش مییابد. یوتیوب در تاریخ ۱۵ فوریه ۲۰۰۵ ایجاد شد و اکنون وبگاه پیشرو در زمینه ویدیوهای جریانی است. یوتیوب از یک پخش کننده وب برپایه فلش برای پخش ویدیو استفاده میکند. کاربران ثبت نام کرده میتوانند مقدار نامحدودی ویدیو را در این وبگاه بارگذاری کنند و پروفایل شخصی بسازند. یوتیوب ادعا میکند که کاربرانش روزانه صدها میلیون ویدیو را بارگذاری و یا تماشا میکنند.
اینترنت انعطاف پذیری بیشتری را در مورد ساعتهای کاری و موقعیت جغرافیایی فراهم میسازد بویژه با گسترش اتصالهای پرسرعت و نرمافزارهای کاربردی وب. امروزه اینترنت تقریباً از همه جا و به طرق مختلفی قابل دسترسی است، بویژه از طریق دستگاههای متحرک اینترنتی (Mobile Internet Device)، تلفن همراه، جعبههای بازی دستی(Handheld Game Console) و مسیریابهای سلولی(Cellular Routers) که به کاربران اجازه میدهد که هرکجا شبکههای بی سیم وجود دارد به اینترنت متصل شوند.
با وجود محدودیت اندازه صفحه کوچک دستگاههای جیبی، خدمات اینترنت مانند وب و پست الکترونیک قابل استفادهاند. اینترنت همچنین بازار بزرگی برای شرکتها شدهاست. برخی از بزرگترین شرکتهای دنیا با بهره گیری از ماهیت کم هزینه تبلیغات و دادوستد اینترنتی (که به دادوستدالکترونیک(E-Commerce) مشهور است) بزرگ شدهاند.این سریعترین راه برای انتشار همزمان اطلاعات بین افراد متعدد است. اینترنت متعاقباً راه و رسم خریدکردن را نیز متحول ساختهاست. به عنوان مثال یک فرد میتوانند کالایی مانند یک لوح فشرده(CD) را به صورت برخط(Online) سفارش داده و ظرف چند روز آن را از طریق پست دریافت کند و یا مستقیماً آن را در رایانهاش بارگیری(Download) نماید.اینترنت همچنین امکانات بزرگی برای بازاریابی شخصی (Personalized Marketing) به ارمغان میآورد و بیشتر از هر رسانه تبلیغاتی دیگری به یک شرکت امکان تبلیغ خصوصی محصول برای یک فرد و یا گروهی از افراد را میدهد.از نمونههای بازایابی شخصی میتوان به اجتماعات برخطی چون Facebook، Orkut، ،Twitter، Friendster، Myspace و مشابه آنها اشاره کرد که هزاران کاربر به عضویت آنها در میآیند تا خود را تبلیغ کنند و به صورت برخط دوست بیابند. بسیاری از آنها نوجوانان و جوانان بین ۱۳ تا ۲۵ سال هستند.وقتی که آنها خود را تبلیغ میکنند، علایق و سرگرمیهای خود را نیز تبلیغ مینمایند و شرکتهای بازاریابی برخط(Online Marketing) نیز از آن سود میجویند تا به اطلاعاتی در مورد اینکه هریک از این کاربران معمولاً جه کالاهایی را به صورت بر خط میخرند، دست یابند و محصولات شرکت خود را برای کاربران مورد نظرشان تبلیغ کنند.
به اشتراک گذاری آنی و کم هزینه ایدهها، دانش و مهارتها، با کمک نرمافزارهای تشریک مساعی (Collaborative Software) کارهای مشارکتی را بسیار آسانتر نمودهاست. گروهها نه تنها میتوانند به ارزانی ارتباط برقرار کنند و ایدهها را به اشتراک بگذارند، بلکه در وهله اول به دلیل دسترسی بسیار گسترده اینترنت تشکیل گروهها آسانتر میشود.مثالی از این موضوع، جنبش نرمافزار آزاد است که محصولاتی چون لینوکس، فایرفاکس موزیلا و اپنآفیس بوجود آورد. "گپ" اینترنتی چه به شکل اتاقهای گپ IRC و چه به شکل پیام رسانی فوری (Instant Messaging) به همکاران اجازه میدهد که به راحتی ضمن کارکردن پشت رایانه هایشان با یکدیگر در تماس باشند. پیامها حتی راحت تر و سریعتر از سیستم پست الکترونیکی مبادله میشوند. این سیستمها میتوانند به گونهای توسعه یابند که امکان مبادله فایل و یا تماس تصویری را نیز به کاربران ارائه دهند.(مانند Yahoo Messenger)
سیستمهای کنترل نسخه (Version Control) به گروههای همکاری کننده اجازه میدهد که بر روی اسناد اشتراکی کار کنند، بدون اینکه تصادفاً کار یکدیگر را رونویسی کنند و یا منتظر رسیدن اسناد به دستشان باشند تا بتوانند کار خود را بر روی اسناد انجام دهند. تیمهای تجاری و پرژهای میتوانند تقویمها را نیز در کنار اسناد و اطلاعات به اشتراک بگدارند. چنین هماهنگیهایی در طیف وسیعی از موضوعات مانند پژوهشهای علمی، تولید نرمافزار، برنامه ریزی کنفرانس وفعالیتهای سیاسی صورت میگیرد. همکاریهای سیاسی و اجتماعی با گسترش دسترسی به اینترنت و افزایش سوادرایانهای افزایش مییابد. از رویدادهای فلش ماب در اوایل ۲۰۰۰ تا استفاده از شبکههای اجتماعی در اعتراضات به انتخابات ۲۰۰۹ در ایران. اینترنت به افراد این امکان را میدهد که به طرز بسیار موثر تری از هرروش دیگری با هم کار کنند.
اینترنت امکان دسترسی از راه دور به رایانههای دیگر و انبارههای اطلاعات در هرجای دنیا که باشندرا به کاربران رایانه میدهد. آنها میتوانند برای این کار، در صورت نیاز، از فناوریهای امنیتی، رمزنگاری و احراز هویت نیز استفاده کنند. مثلاً یک حسابدار که در منزل خود نشستهاست میتواند حسابرسی دفاتر شرکتی را که در کشور دیگری قرار دارد، بر روی سروری که در کشور سومی قرار گرفته و توسط متخصصینی در کشور چهارم نگهداری میشود، انجام دهد ویا یک کارمند اداره میتواند در هر جای دنیا که باشدمی تواند یک نشست میزکاردور (Remote Desktop) رااز طریق اینترنت و یک شبکه خصوصی مجازی (VPN) ایمن به رایانهاش در اداره باز کند.
خدمات
اطلاعات
بسیاری از افراد واژههای "اینترنت" و "وب جهان گستر"(یابه صورت کوتاه "وب") را به جای هم بکار میبرند، حال آنکه این دو واژه معناهای متفاوتی دارند. وب جهان گستر مجموعهای جهانی از اسناد و تصاویر و سایر منابعی است که به وسیله ابرپیوندها با یکدیگر ارتباط منطقی دارند و با استفاده از شناسههای منبع یکنواخت (به انگلیسی: Uniform Resource Identifier) ویا به اختصار URI مورد مراجعه قرار میگیرند. URIها به ارائه دهندگان اجازه میدهد که سرویسها و مشتریان را به صورت سمبولیک مشخص نمایند. تا مکان یابی و آدرس دهی وب سرورها، سرورهای پرونده و سایر پایگاه دادههایی که اسناد را ذخیره میکنند و همچنین عرضه دسترسی به منابع از طریق پروتکل HTTP، اصلیترین پروتکل حامل وب، را ممکن سازند.HTTP تنها یک از صدها پروتکلی است که روی وب استفاده میشود. وب سرویسها نیز میتوانند از این پروتکل برای ارتباط استفاده کنند.
مرورگرهای وب جهان گستر مثل اینترنت اکسپلورر مایکروسافت، فایرفاکس، اپرا، سافاری اپل، و گوگل کروم با استفاده از ابرپیوندهای تعبیه شده درون صفحات، به کاربران امکان میدهند از یک صفحه وب به صفحه دیگرگردش کنند. این اسناد ممکن است ترکیبی از دادههای رایانهای شامل گرافیک، صدا، متن ساده، ویدیو، چندرسانهای و محتوای تعاملی شامل بازی، برنامههای اداری و نمایشهای علمی باشد. از راه پژوهشهای اینترنتی برپایه جستجوی کلیدواژهها با استفاده از موتورهای جستجوی وب مثل یاهو و گوگل کاربران میتوانند به سرعت و سادگی به حجم گسترده و متنوع اطلاعات بر خط دسترسی داشته باشند. در مقایسه با دانشنامههای چاپی و کتابخانههای سنتی، وب جهان گستر امکان عدم تمرکز اطلاعات را فراهم ساختهاست. وب همچنین به افراد و سازمانها توانایی انتشار ایدهها و افکارشان را برای شماربسیاری از مخاطبین بالقوه با هزینه وتاخیر زمانی کمینه میدهد. انتشار یک صفحه وب، وب نوشت، یا ساخت یک وبگاه هزینه اولیه بسیار پایینی دارد و سرویسهای رایگان نیز وجود دارند، هرچندکه انتشار و نگهداری وبگاههای بزرگ و حرفهای بااطلاعات جذاب، متنوع و به روز هنوزمشکل و پرهزینهاست. بسیاری از افراد، شرکتها و گروهها از وب نوشت هاکه به گستردگی برای یادداشتهای روزانه به روزشدنی به کارمی روند نیز استفاده میکنند.برخی از سازمانهای تجاری کارکنان خود کارکنان خود را تشویق میکنند که در حوزه تخصص خود توصیههایی را در وبگاه ارائه دهند، به این امید که با دانش تخصصی و اطلاعات رایگان، بازدیدکنندگان را تحت تاثیر قراردهند وبه شرکت خود جذب کنند. نمونه این روش در مایکروسافت دیده میشود که نرمافزارنویسان این شرکت، وب نوشتهای شخصی خود را منتشر میکنند تا علاقه عمومی را نسبت به کارشان بینگیزند.
تبلیغ برخط در صفحات وب پربیننده میتواند سود زیادی در برداشته باشد. دادوستدالکترونیک یا فروش محصولات مستقیماً از طریق وب نیز به رشد خود ادامه میدهد. در روزهای نخست وب، وبگاهها تنها مجموعهای از پروندههای متنی اچ تی امال(HTML) کامل شده و منزوی بود که بر روی وب سرورها ذخیره میشدند. به تازگی وبگاهها توسط نرمافزارهای مدیریت محتوا و ویکی و با محتوای اولیه اندک ساخته میشوند. مشارکت کنندگان سیستم پایگاه دادههای اصلی را توسط صفحات ویرایشگری که به همین منظور ساخته شدهاند با محتوای مورد نظر پر میکنند، حال آنکه بازدیدکنندگان تنها شکل نهایی HTML صفحات را میبینند. پروسه گرفتن محتوای جدید و دردسترس قرار دادن آن برای بازدیدکنندگان مورد نظر ممکن است شامل سیستمهای سردبیری، تاییدی و امنیتی باشد.
ارتباط
پست الکترونیک یکی از سرویسهای ارتباطی مهم در دسترس بر روی اینترنت است. مفهوم فرستادن پیامهای متنی الکترونیکی که به گونهای به نامهها و یادداشتهای پستی میماند، قدمتی بیش از اینترنت دارد. امروزه یکی از مسایلی که میتواند حائز اهمیت باشد درک تفاوت بین پست الکترونیک اینترنتی و سامانههای پست الکترونیکی داخلی است. یک نامه الکترونیکی اینترنتی ممکن است از شبکههای مختلفی عبورکند و بر روی ماشینهای مختلفی به صورت رمزنشده دخیره شود که از کنترل فرستنده و گیرنده نامه کاملاً خارج اند. دراین مدت کاملاً امکانپذیر است که این نامه توسط اشخاص ثالثی محتوای آن خوانده و یا حتی دستکاری شود. سامانههای پست الکترونیکی کاملاً داخلی که در آن نامه هاهرگزازمحدوده شبکه داخلی سازمان خارج نمیشوند بسیار ایمن تر هستند، هر چند که در هرسازمانی کارکنان فناوری اطلاعات و یا پرسنل دیگری هستند که شغلشان در ارتباط با نظارت و گاهی دسترسی به نامههای دیگران است. تصاویر و اسناد و سایر پروندهها نیز میتواند به صورت پیوست نامه الکترونیک فرستاده شود. نامههای الکترونیکی را میتوان به چندین نشانی پست الکترونیکی رونوشت نمود.
تلفن اینترنتی نیز سرویس ارتباطی دیگری است که با پیدایش اینترنت امکانپذیر شد. صدا روی پروتکل اینترنت(VoIP) نام پروتکلی است که زیر بنای همه ارتباطات تلفنی اینترنتی است. ایده آن در اوایل دهه ۱۹۹۰ همراه با برنامههای واکی-تاکی گونه برای رایانههای شخصی ظهور کرد. در سالهای اخیر سیستمهای VoIP سادگی استفاده و راحتی تلفنهای معمولی را پیدا کردهاند. فایده این کار ان است که چون ترافیک صدارااینترنت حمل میکند، VoIP هزینه بسیار کمی دارد و حتی میتواند رایگان باشد. به ویژه برای آن دسته از اتصالات اینترنت که همیشه برقرارند (مانند مودم کابلی یا ADSL) گزینه مناسبی است. VoIP در حال پخته شدن و تبدیل شدن به رقیب جایگزینی برای سیستمهای تلفن سنتی است. همکنشپذیری بین عرضه کنندگان مختلف بهبود یافته و امکان برقراری و یا در یافت تماس با تلفنهای معمولی نیز به وجود آمدهاست. کارتهای شبکه ساده و ارزان VoIP نیز در دسترس هستند که نیاز به وجود رایانه برای استفاده از VoIPرا ازبین میبرند.
کیفیت صدا از یک تماس تا تماس دیگر تغییر میکند، اما غالباً کیفیت برابر یا بهتر از تلفن معمولی است. مشکلاتی که برای VoIP باقی میمانند، گرفتن شماره تلفنهای اظطراری و قابلیت اطمینان است. در حال حاضر تعدادی از ازائه دهندگان VoIP سرویس شمارههای اظطراری را ارائه میدهند اما هنوز به صورت جهانی در دسترس نیست. تلفنهای سنتی انرژی را از خط تلفن میگیرند و در صورت قطع برق میتوانند همچنان عمل کنند. برای VoIP این امکان بدون استفاده از منبع تغذیه پشتیبان برای تغذیه تجهیزات تلفن و دسترسی به اینترنت، وجود ندارد. VoIP همچنین محبوبیت روز افزونی بین علاقهمندان بازیهای کامپیوتری به عنوان شکلی از ارتباط بین بازیکنان مییابد.
انتقال داده
اشتراک فایل نمونهای از انتقال مقادیر بزرگ داده از طریق اینترنت است. یک فایل رایانهای را میتوان به صورت پیوست نامه الکترونیکی به دوستان و همکاران فرستاد. میتوان آن را دریک وبگاه ویا اف تی پی سرور( FTP Server) بارگذاری (Upload) نمودتا به آسانی توسط دیگران بارگیری(Download) شود. میتوان آن را در یک "مکان مشترک" در یک کارسازپرونده(File Server) قرار دارد تا به سرعت و آسانی در اختیار همکاران قرار گیرد. بار سنگین بارگیریهای شمار زیاد کاربران را میتوان با به کاربردن کارساز(سرور)های آینه و شبکههای تظیر-به-نظیر کاهش داد. دسترسی به فایل را میتوان از طریق تصدیق هویت کاربر کنترل کرد. انتقال فایل بر روی اینترنت را نیز میتوان با رمزگذاری در پوشش ابهام قرار داد. دستیابی به فایل ممکن است در گرو پرداخت مبلغی باشد که میتواند توسط کارت اعتباری پرداخت شود. مبدا و اعتبار فایل از طریق امضای دیجیتال و یا MD۵ و سایر روشهای هضم پیام قابل بررسی است. این ویژگیهای ساده اینترنت در مقیاس جهانی، به تدریج تولید، فروش و توزیع هر چیزی را که قابل ارائه به صورت فایل باشد را تغییر میدهد که این چیزها شامل همه انتشارات چاپی، محصولات نرمافزاری، اخبار، موسیقی، فیلم، ویدیو، عکاسی، گرافیک و آثار هنری دیگر میباشد.
رسانه جریانی(Streaming Media) همان عملی است که بسیاری از پخش کنندگان صدا و سیما، به واسطه آن، برنامههای خودرا از طریق اینترنت به صورت زنده پخش میکنند.(به عنوان مثال BBC) آنها امکان دیدن برنامههای غیر همزمان ضبط شده را نیز به کاربران میدهند. گروهی از آنها صرفاً برنامههای خود را از طریق اینترنت پخش میکنند. این بدین معنی است که یک رایانه میتواند به این رسانههای برخط، شبیه به همان صورتی که پیش از این تنها از طریق گیرندههای رادیو و تلویزیون امکانپذیر بود دست یابد. پادکستها گونه دیگری از پخش اینترنتی هستند که فایل صوتی توسط رایانه بارگیری میشود و سپس به یک پخش کننده رسانه قابل حمل منتقل میشود تا بتوان بعداً در حرکت بدان گوش داد.
وب بین (Webcam)ها را نیز میتوان گونه کم هزینه تر رسانه جریانی دانست. اگرچه برخی از وب بینها تصویر با ترخ فریم کامل میدهند اما غالباً تصویر کوچک است و به کندی به روز میشود. کاربران اینترنت میتوانند حیواناتی را دریک جنگل افریقایا گزارش تصویری از ترافیک در یک میدان را به صورت زنده و بی درنگ تماشا کنند و یا بر روی داراییهای خود از راه دور نیز نظارت بصری داشته باشند.محبوبیت اتاقهای گپ ویدیویی ویا کنفرانس تصویری نیز با افزایش تعداد کاربرانی که وب بین دارند، افزایش مییابد. یوتیوب در تاریخ ۱۵ فوریه ۲۰۰۵ ایجاد شد و اکنون وبگاه پیشرو در زمینه ویدیوهای جریانی است. یوتیوب از یک پخش کننده وب برپایه فلش برای پخش ویدیو استفاده میکند. کاربران ثبت نام کرده میتوانند مقدار نامحدودی ویدیو را در این وبگاه بارگذاری کنند و پروفایل شخصی بسازند. یوتیوب ادعا میکند که کاربرانش روزانه صدها میلیون ویدیو را بارگذاری و یا تماشا میکنند.
ساعت : 4:56 am | نویسنده : admin
|
شبکه اجتماعی |
مطلب قبلی